“آژنگ نیوز”:در جستجوی مراسم کهن نوروز میتوانیم اشاره کنیم که در تعدادی از روستاهای مازندران تا پنجاه سال قبل مراسم عید نوروز به صورت کهن و قدیمی آن برگزار می گردید .زن های روستایی آغاز گر مراسم استقبال از نوروز بودند. آنها ضمن خانه تکانی و تمیز کردن اتاق خواب به گل مالی کردن دیوارهای اتاق خانه هایشان که در حقیقت نوسازی خانه بود اقدام می کردند.
سپس به شست و شوی فرش ،کلیم ، جاجیم و اشیای خانه و زندگی می پرداختند. دوخت و دوز جامه های نو از دیگر کارهای این خانواده ها برای استقبال از عید نوروز بود. همزمان با این مقدمات، گروههای نوروزی خوان هم در محله های روستاها راه می افتادند.هر یک از این گروه ها شامل چند مرد جوان می شد که از روستاهای دور و نزدیک برای نوروز خوانی به یک روستا می رفتند. این مراسم در حدود ۱۵ و ۲۰ روز پیش از نوروز آغاز میشد.
نوروز خوان ها در جلوی هر خانه ای ایستاده و ترانه های نوروزی را می خواندند، مانند:
باد باران آمد ه
نوروز سلطان آمده
مژده دهید ای دوستان
این سال نو بازآمده
نوروزخوانان اشعار نوروزی خود را عموما با این بیت شروع می کردند
بهار این نوبهار مبارک باد این لاله زار مبارک باد
صاحبخانه به فراخور حال و توانایی خود به نوروزی خوانان هدایایی میدادند. آنها از کنار این خانه ها می گذاشتند و در کنار خانه همسایه بعدی نوروز خوانی را سر می گرفتند. تا در همه کوچه ها و محله ها نوروزی خانه کرده باشند .آن وقت از یک دهکده به دهکده ای دیگر می رفتند و در آن نیز نوروز خوانی می کردند. به این ترتیب ممکن بود در ۱۵ یا ۲۰ روز پیش از عید یک یا چند دسته از نوروزی خوانان به یک روستا بروند .
این مراسم نوروزخوانی شورحال فراوانی به اهالی روستا می داد زنان و دختران هم که برای فراهم کردن مقدمات خانه تکانی تلاش میکردند برای تماشای نوروز خوانی جمع میشدند.کودکان هم همراه نوروزی خوانها راه می افتادند و با آنها به در خانه ها رفته و به شادمانی می پرداختند.
چهارشنبه سوری پیشواز نوروز
در کنار این مراسم ،آیین چهارشنبه سوری نیز در غروب آخرین چهارشنبه سال برگزار می شد.مازندرانی ها چهارشنبه سوری را کال چهارشنبه مینامیدند. همه خانواده ها در کنار در کال چهارشنبه در جلوی خانه های شان را با کاه و یونجه چند ردیف آتش می افروختند. آنها ضمن پریدن از روی آتش به گویش خودشان میخواندند غم بوره م شادی بی یه ،یعنی غم برود شادی بیاید . زنان روستایی همان شب چهارشنبه در خانه های شان چند پیمانه گندم خیس کرده و فردایش با آن گندم و با چند نوع سبزی صحرایی آشی می پختند و آن را کال چهارشنبه گندم یا چهارشنبه گندم می نامید ند.آنها از آن آش هم خودشان می خوردند و هم برای همسایه های شان می فرستادند .همسایه ای که آش از همسایه دیگر به او می رسید، ضمن خالی کردن آن از دیگ یا بادیه برای آن همسایه دعا کرده و بعد هم دیگ را بی آن که بشویند پس می داد ند .چون معتقد بودند که برای نشان دادن صمیمیت همسایگی نباید ظرف اش را بشویند. وقتی هم که ظرف آش پس داده میشود. بار دیگر دعا کردن به همسایه و اعضای خانواده اش را تجدید میکنند و از خداوند می خواهند ، سال نو برای آنان سال پر خیر و برکتی باشد.
شیرینی پختن
یکی دو روز پیش از فرا رسیدن سال نو کلوچه ها و حلواهایی را که باید در سفره عید بچینندی می پزند و بیست ، سی تخم مرغ پخته رنگ می کردند. از ۷ یا ۸ روز پیش گندم سبز می کردند تا در یک سینی به نام سیم بگذارند .که بعد آن را در سر سفره عید بگذارند.در سینی سیم به غیر از گندمی که سبز کرده اند چند سکه نقره قدیمی و یکی دو پرتقال یا لیمو یا نارنج ،مشتی برنج و گندم ،چند گل بنفشه صحرایی یک جلد همقرآن کریم می گذارند .خانوادههای روستایی سفره عید را چند ساعت پیش از تحویل سال می چینند و در اشتیاق لحظه تحویل سال منتظر کسی میشوند که او را برای خود شگون آور قرار داده اند .تا در نخستین ساعت های سال به خانه شان بیاید و برای شان خوشبختی بیاورد. هر یک از خانواده های روستای یکی از همسایه ها یا یکی از منسوبان خود را برای خانه خود شگون آور می دانستند و به اصطلاح خودشان سال مج نام داده بودند .سال مج هر خانه ای اولین کسی است که بعد از تحویل سال به آن خانه وارد می شود با خوشرویی و نشاط و با ظرفی آب به خانه می آید آب را در حیاط خانه می پاشید و سال نو را به اهل خانه تبریک می گفت .افراد خانه با سرور و شادمانی به استقبال سال مج خود می روند و او را به کنار سفره عید و سینی سیم دعوت می کردند .آنها از سال مج ها با کلوچه ها و حلوا ها و نان و عسل و آجیل و میوه به گرمی پذیرایی میکردند .اعتقاد داشتند که از برکت حضور و از این پذیرایی سفره شان در سال جدید همیشه پر برکت خواهد بود.
دیدو بازدید
روستاییان چند روز اول سال جدید را به دید و بازدید میرفتند، ابتدا بزرگترها در خانه می ماندند، تا کوچکترها به دیدنشان بیاید بعد هم خودشان برای بازدید می رفتند .در دید و بازدیدهای عید معمولا هر چند نفر که با هم بیشتر دوست بودند همراه می شدند آنها به هر خانه که وارد میشدند مبارک باد گفته و کلوچه ها و الواح دهانشان شیرین میکردند. پس از صرف چند استکان چای به خانه دیگر می رفتند و بار دیگر تبریک گفتن و شیرینی خوردن را از سر می گرفتند. عیدی دادن به کوچکترها و بچه ها هم رایج بود.معمولا پدر و مادرها به اندازه توانایی خود چند تومانی به بچه هاشان عیدی می دادند. وقتی که دید و بازدید از فامیل ها و همسایه ها و تمام می شد ،دیدار با مردم دهکده های همسایه شروع می شد. هر روز چند نفر از این روستا برای مبارک گویی به دهکدههای همسایه می رفتند .عموما تا روز ۱۳ سال نو که سیزده به در برگزار می شد ،روستاییان کارهای شان را تعطیل کرده و به دید و بازدید یکدیگر می رفتند.
گروه تاریخ