“آژنگ نیوز”: از نخستین تمدنها، مجسمهسازی مرکزی برای اعمال رسوم فرهنگی و سنتی بوده است و میتوان آن را در فرهنگهای سراسر جهان یافت و در طول زمان به یکی از جهانیترین و بادوامترین اشکال هنری تبدیل شده است. مجسمههای متنوعی مانند زهره برخات رام (۲۳۰۰۰۰تا ۷۰۰۰۰۰ قبل از میلاد)، ابوالهول مصری (۲۵۵۸ – ۲۵۳۲ قبل از میلاد) و مینیاتورهای طلایی دوران پیش از کلمبیا (از سال ۵۰۰پس از میلاد) چند نمونه از عبادتهای اولیه اجتماعی هستند.
به طور گسترده پذیرفته شده است که سنت غربی مجسمه سازی در یونان باستان (۸۰۰ قبل از میلاد – ۶۰۰ بعد از میلاد) آغاز شد، جایی که مجسمه سازان شروع به دور شدن از خلق اشیاء صرفا معنوی به سمت تلاش برای تسخیر بدن انسان در فلز و سنگ کردند. این حرکت تأثیر عمیقی بر تمام هنرهای پس از آن، درست تا قرن بیستم داشت. چنین نمونه های کلاسیک هنوز هم پایه ای برای آگاهی تاریخی ازهنر را فراهم می کند و هنرمندان معاصر را آگاه می کند و الهام می بخشد.
در قرون وسطی، مسیحیت نیروی محرکهای برای تولید مجسمهها فراهم کرد، با محرابها و نقش برجستههایی که صحنههای کتاب مقدس را نشان میداد یا بهعنوان یادآوری شیطانی از آنچه در زندگی پس از مرگ در انتظار گناهکاران بود. در رنسانس، مجسمهسازان به مطالعه شکل انسان بازگشتند و سعی کردند آن را با شکوه و عظمت خود، همزمان آرمانی و هم واقعبینانه ارائه دهند. در این دوره، هنرمندانی مانند دوناتلو، گیبرتی و میکل آنژ شاهکارهایی از جمله داوید برنزی دوناتلو (۱۴۳۰-۱۴۴۰)، دروازههای بهشت غسل تعمید فلورانس گیبرتی (۱۴۲۵) و سنگ مرمر میکل آنژ، پیتا (۱۴۹۸-۱۴۵۰) و دیوید (۱۴۹۸-۱۴۵۰) را خلق کردند.
این مجسمههای بدن انسان به شیوههای آموزشی در آکادمیهای هنرهای زیبا در قرنهای ۱۸ و ۱۹ تبدیل شدند. کلاسهای طراحی زندگی اجباری بود و کپیهای گچبری مجسمهسازی کلاسیک و بدن انسان ابزاری ضروری برای دانشجویان هنر بود. حتی امروزه نیز در آکادمی سلطنتی هنر، مجموعه بازیگران RA در سراسر مدارس RA، تالار جولیا و هانس راوسینگ و در گالری مجموعه به نمایش گذاشته شده است.
در قرن بیستم، هنرمندان و مجسمه سازان از مضامین سنتی طبیعت گرایی و بازنمایی انسانی فاصله گرفتند و شروع به پذیرش مدرنیسم در مجسمه سازی کردند.این اشکال سه بعدی جدید با استفاده از مواد جدید و خلاقانه، مانند اشیاء یافت شده توسط مارسل دوشان یا سینتیک الکساندر کالدر، ایجاد شده اند. مجسمه سازی در سال های اخیر تعریف گسترده تری پیدا کرده است و مفاهیمی مانند لند آرت و اینستالیشن های شهری اغلب در این ژانر گنجانده شده است.
این دوره بر مجسمه سازی در سراسر هنر غربی متمرکز است، اگرچه ما تأثیراتی را که پیشرفت در سفر، ارتباطات و باستان شناسی بر مجسمه سازی غربی داشته است را نیز در می یابیم. به عنوان مثال، به تأثیر رادیکال مجسمهها و مصنوعات فرهنگی به اصطلاح «ابتدایی» بر هنرمندان و مجسمهسازان مدرنیستی مانند پابلو پیکاسو، آمدئو مودیلیانی و آلبرتو جاکومتی ِمیتوان اشاره کرد.
گروه گزارش