“آژنگ نیوز”:آیا میرزا کوچک خان فرزندی داشت؟در رابطه با اینکه میرزا کوچک جنگلی رهبر آزاده و سلیم النفس نهضت جنگل فرزندی داشته یا نه اختلاف نظر وجود داشته، اما طبق قرائن و شواهد وی فرزند پسری داشت که بعد از شهادت پدرش در یازدهم آذر ماه سال ۱۳۰۰ خورشیدی ،در آن زمان که منسوبان میرزا به شدت از حکومت رضا خانی می ترسیدند، بصورت گمنام و مخفیانه با مادرش جواهر خانم(صدیقه) رضا پور که گویا اهل گوراب زرمیخ بوده به سرپرستی «علیخان دیلمی» و «علیخان دیوسالار کجوری » (سالار فاتح)، که هر دو منسوب و از دوستان صمیمی میرزا بودند، رشد و نمو پیدا میکند و بعدها درفرانسه در رشته حقوق مدرک میگیرد و سالها در تهران به کار وکالت مشغول میشود.
کوچک لشکر آرا که در سال ۱۲۹۹ خورشیدی در گوراب زرمیخ متولد شده ، عاقبت در بیست و پنجم اردیبهشت ماه سال هشتادو پنج در تهران فوت کرد ودر قطعه ۲۴۴ بهشت زهرا مدفون شد. وی دو همسر اختیار کرده بودکه از یکی سه پسر(انوشیروان،اردشیر،امیر مازیار) واز دیگری یک دختر(آتوسا) داشت.
در دومین شماره مجله دیلمان(آذر و دی ۹۴) به سردبیری مهدی بازرگانی در رابطه با فرزند میرزا کوچک آمده؛ “…احتمالا این ازدواج به علت ماهیت مبارزه چریکی کوچک خان هرگز فاش نشده، چرا که احتمال گروگانگیری و وارد کردن فشار از این طریق زن و فرزند برای او محتمل بوده است.
غلامرضا فروتن فومنی از شاگردان و نزدیکان ابراهیم فخرایی از فردی سخن می گوید که در سال های بعد از انقلاب اسلامی در جلسات خانه مرحوم ابراهیم فخرایی حضور یافته و خود را «فرزند میرزا کوچک خان» معرفی کرده است. در ابتدای امر نگاه ها به سمت او منفی بود، چرا که برخی این موضوع را مطرح کردند که اگر نسبتی بوده چرا این رابطه الان مطرح شده است. اما کم کم مشخص شد که او صادق و صاحب اطلاع است و به دلایلی منزوی شده است. گمان ها بر این بود که شاید او بخواهد از این نسبت استفاده ای سیاسی کند، اما عملا چنین اتفاقی نیافتاد. او وکیل با سابقه ای بود که در تهران به کار وکالت می پرداخت و از این نظر شناخته شده بود.
غلامرضا فروتن می گوید: بعد از مطرح شدن نام لشکر آرا و عنوان کردن این موضوع در خانه ابراهیم فخرایی، من با او دوست شدم و مدام به دفتر وکالت و خانه اش رفت و آمد می کردم. می خواستم بدانم این موضوع تا چه اندازه صحت دارد. آقای فخرایی می گفتند اگر ایشان اسنادی دارند، شما از ایشان بگیرید.
نگاه فخرایی به ایشان مثبت بود و می گفتند چهره، چشم، قد و هیکل او هم به میرزا شبیه است. من در خانه اش با مرد مومن و نمازخوانی روبرو شدم. در آنجا عکسی از میرزا کوچک را بر دیوار زده بود. مرد محترمی بود و حساب شده حرف می زد. نام او چنانکه خودش عنوان می کرد «کوچک» و شهرتی که بعدها برایش انتخاب شد “لشکر آرا” بود.”
گروه تاریخ