“آژنگ نیوز”:داستان پیدایش شطرنج را در شاهنامه نیز مییابیم که بر اثر تکرارها و حاشیهپردازیها، طول و تفصیل یافته. در «مجمل التواریخ و القصص» است که این داستان بهشکلی کوتاه اما پرمغز در آن نقل شده است:
“شاه هندوان دابشلیم شطرنج فرستاد و هزار خروار بار که اگر بازی به جا برنیارید، همچنان زر و گوهر و طرایفها که فرستاده بود بدهند. بزرجمهر (بزرگمهر) آن را بگشاد و در عوض آن «نرد» را بساخت و به هندوستان فرستاد. همه حکماء هند جمع شدند نتوانستند شناخت که آن بازی بر چه سانست و بر دانش بزرجمهر خستو شدند. و شطرنج بر مثال حرب ساختهاند و آن را قصهٔ دراز است.
این روایات باز میگردد به متنی پهلوی که خوشبختانه اصل آن برایمان محفوظ مانده، یعنی همین گزارش شطرنج. این متن در عینحال سندی است کهن مبنی بر وجود داد و ستدهای فرهنگی میان ایران و هند در زمان خسرو انوشیروان که دربارهاش مسعودی در مروجالذهب مینویسد:« از هند کتاب کلیله و دمنه و شطرنج و خضاب سیاه معروف به هندی را برای وی آوردند.
ورود شطرنج به ایران در زمان خسروانوشیروان (سلطنت ۵۳۱_۵۷۹ میلادی) از یکطرف و ذکر نام “شطرنج” در متون پهلوی همچون کارنامهٔ اردشیر و خسرو قبادان و ریدک که تاریخ تألیفشان را کمابیش ۶۰۰ میلادی میتوان حدس زد از طرف دیگر، بدان معنی است که در یک چنین محدودهٔ زمانی کوتاهی، شطرنج توانست بعنوان یک بازی محبوب در ایران جا بیفتد.
میتوان تصور کرد که محبوبیت سریع شطرنج هندی بر هواخواهان بازی ایرانی نرد گران آمد و نتیجهٔ آن پیدایش متن پهلوی ما شد، که در آن به دو خصوصیت برمیخوریم: یکی دفاع از نرد در برابر شطرنج، دیگری بالابردن مقام ایرانیان بر هندوان.
در همهٔ آثاری که در آنها به نرد و شطرنج پرداخته شده، نرد را نکوهیدهاند، بهسبب وابسته بودن مسیر بازی به طاسها و اجبار بازیگر به پیروی از آنها، حال آنکه شطرنج را ستودهاند زیرا در باختن آن بازیگر تنها بر هوشمندی و خرد خویش تکیه دارد. در متن پهلوی ما نه تنها حاکمیت سرنوشت بر آدمیان حاشا نشده، بلکه این وابستگی آدمی به سرنوشت مانند شده است به وابستگی حرکت مهرهها به گردش طاسها و این خود به حرکت اجرام فلکی.
بزرگمهر از عهدهٔ گشودن رمز شطرنج سریع و به آسانی برمیآید، درواقع بیدرنگ است. سهروز صبر میکند تنها برای اثبات دانا بودنش و کشیدن آن به رخ شاه و دیگران. حال آنکه در میان هندوان پس از چهل روز هنوز کسی برای گشودن رمز نرد پیدا نمیشود. تازه فرستادهٔ شاه هند با خواری و درماندگی تمام خود به برتری دانش ایرانیان بر هندوان اعتراف میکند.
منبع:
کتاب «دوازده متن باستانی»
تدوین، ترجمه، توضیح و تفسیر: بیژن غیبی
صفحه ۱_۲