“آژنگ نیوز”:مشروطه به مدل محمد علی شاه محصول تحمیل اراده اوبر مشروطه بود. اتفاقی که بعدها در تاریخ به صورت مکرر،از سوی افراد دیگری هم انحام شد. به گونه ای که مشروطه خواهان اولیه اگر مشروطه مدل جدید را می دیدند،به طور قطع نمی شناختند.
اولین قانون اساسی در ۵۱ماده ،ابتدا توسط مجلس شورای ملی تصویب شد.سپس به امضای مظفرالدین شاه قاجاردر ۸ دی ماه سال ۱۲۸۵نیز رسید.امامدت کوتاهی بعد مظفرالدین شاه در ۱۸دی ماه ۱۲۸۵درگذشت .سپس محمدعلی میرزا ولیعهد وی در ۲۸ دی ۱۲۸۵ تاجگذاری کرد . محمدعلی شاه نواده امیر کبیردر سال ۱۲۸۹ هجری قمری در تبریز متولد شده و مادرش تاجالملوک، دختر میرزا تقیخان امیرکبیر و عزتالدوله بود. محمدعلی شاه تا پیش از پادشاهی با لقب محمدعلی میرزا، ولیعهد مظفرالدین شاه و فرمانروای آذربایجان بود.
محمدعلی شاه که ولیعهد مقتدری به حساب میآمد،هرچند تا پیش از پادشاهی با مشروطهخواهان همراه بود، اما در پی مرگ پدرش و نشستن بر تخت پادشاهی از همان روز اول رویه دیگری را پیش گرفت.او طی مراسمی رسماً تاجگذاری کرد و به عنوان ششمین شاه قاجار بر تخت سلطنت نشست و در اولین اقدام نیزنمایندگان مجلس شورای ملی را به مراسم تاجگذاری دعوت نکرد.
همین اتفاق پایه بروز اختلافات بعدی گردید.چراکه او حتی وقتی حکم سلطنت مشروطه را نزدش آوردند،از امضای آن نیز خودداری کرد.اولین دولت در زمان او از سوی مشیرالسلطنه تشکیل شد.دولت بعدی نیز از سوی نصیرالملک تشکیل گردید اما این دولتها با سرعت کنار می رفتند،زیرا مجلس شورا نیز با آن دولتها موافق نبود.
بسیاری از مورخین این رفتار محمد علی شاه را مخالفت با مشروطه معرفی کرده اند.اما آیا در مورد مخالفت با مشروطه محمد علی شاه تنها بود و یا مشروطه واقعی شکل گرفته بود که مخالفت با آن معنا داشته باشد؟به غیر از محمد علی شاه برخی دیگر نیز با مشروطه مخالف بودند.عین السلطنه(برادرزاده ناصرالدین شاه ) مشروطیت را تقلید از انقلاب فرانسه می دانسته و تاثیر نوشته های اکساندر دوما و معتقد بوده برای اوضاع ایران زود بوده است.او می نویسد: مملکت علم ندارد،ثروت ندارد،فقط از سه جلد کتاب سه تفنگدار ترجمه مرحوم محمد طاهر میرزا که رمان تاریخی است پرگرام و دستور العمل برداشته و دنبال لویی شانزدهم افتاده ایم.مملکت خود را فرانسه می دانیم و همانطور میل داریم رفتار کنیم. نمی دانیم به حلوا گفتن دهان شیرین نمی شود.این عهد با آن عهد ،این مملکت با آن مملکت ،این مردم با آن مردم کرورها فرسنگ مسافت دارند. مگر می شود در آن واحد اینجا را ژاپن و یا فرانسه کرد.
همچنین برخی ازمقاماتی هم که در مشروطه حضور داشتند به تدریج از آرمانهایشان عقب نشینی کردند. به عنوان نمونه وثوق الدوله نام یکی از دخترانش را در ابتدا مشروطه گذاشته بود و بعدا به مستوره بدل میکند.
برخی دیگر نیزمشروطه خواهان را افرادی می دانستند که به دنبال منافع مادی خود بودند.اینگونه مشروطه خواهان به دسته های متعدد تقسیم شده بودند: مشروطه خواهان سه گروهند تنی چند آنها هستند که ثروت کلان دارند ،مانند ظل السلطان و سپهدار تنکابنی دسته دیگر شاهزادگان و نجبای بی چیزند مانند:ظهیر السلطان پسر ظهیر الدوله ،امجدالملک و معتضدالسلطنه بالاخره دسته سوم کسانی اند که قصد انتفاع بردن از هر دو جانب را دارند.
به همین جهت محمد علی شاه نیز از جمله مخالفان با مشروطه قرارداشت. اما جایگاه اوبه عنوان پادشاه به عملکرد او جلوه دیگری بخشیده بود.درهمان ابتدای سلطنت به محمد علی شاه طرفداری از روسیه رانسبت دادند.احمد کسروی نیز در باره او می نویسد :
“گرایش او به روسیان تا آنجا رسید که پیکره ای ( عکس ) با رخت قزاقی از خود برداشته وبی باکانه آن را به دست مردم میداد.مردم می اندیشیدند آینده کشور با چنین کشور داری چه خواهد شد” .
پس از کشمکشهای اولیه در زمینه تعیین نخست وزیر،درنهایت میرزا علی اصغر خان اتابک ازفرنگستان احضارو رئیس الوزراشد.مردم از استبداد اودر زمان شکل گیری مبارزات مشروطه و قرضهاییکه کرده بود ناراضی بودند.
اتابک که می دانست مورد حمایت مجلس قرار ندارد،برای سازماندهی امور به همراه دوستانش،انجمنی با عنوان” انجمن خدمت و کار” تشکیل داده بودند.در این انجمن رجال و دولتی های سابق و همسو با اتابک عضو بودند.محمد علی شاه نیز که با مجلس دچار مشکل بود از این انجمن واتابک برای تشکیل مرکز ثقلی در برابرمجلس استفاده کرد.به تدریج تعداداینگونه انجمنها افزوده گردید.به عنوان مثل انجمن آذربایجان و انجمن برادران دروازه قزوین نیزراه اندازی شد.قرار شد این انجمنها یک روز به مجلس شورای ملی بروند و سران انجمن؛مراتب مشروطه خواهی خود را به مجلس اعلام نمایند.با شکل گیری و تقویت انجمنها، برای مقابله با این انجمنها اعلامیه ای منسوب به حیدر خان عمواوقلی صادر شد که درآن آمد بود: اگر انجمن منحل نشود با زن و بچه اتان وداع کنید و آماده شنیدن صدای بمب باشید.به دنبال توزیع این اعلامیه ” انجمن خدمت و کار” در روزنامه حبل المتین تعطیلی اش را اعلام کرد.
با این حال میرزا علی اصغر خان اتابک در حین خروج از مجلس به ضرب گلوله یک جوان کشته می شود.ضارب هم توسط مستحفظین به قتل می رسد.برخی البته مدعی اند :یک نفر هم اتابک وهم ضارب که عباس نام داشت رابه قتل رسانده است.به دنبال این ترور؛ در ۸ اسفند ۱۲۸۶ خورشیدی نیز سوء قصدی ناموفق نسبت به محمد علی شاه روی داد.
البته جریان ترور محمد علی شاه با تردیدهایی روبرو است.یکی دو روز بعد از ترورشبنامه ای باعنوان”تقلبات ملوکانه”منتشر می شود که در آن آمده است:”رفیق این دیگر چه کاری بود کردی.بم(بمب)از ایران به عمل نمی آید. معلوم است از فرنگستان می آید.گمرک ما که خیلی سخت گیر است،پس شاپشال خان آورده و آن قایم مقام گمرکات که همه چیز را غیب می کند.این را هم غیب کرده. اگر کار خودت نبود چرا به خودت نخورد.چرا مثل شاه سابق که همیشه در اتومبیل می نشست شما در کالسکه نشسته و صد زرع عقب ترمی آمدی.همه اینها دلالت بر این می کند که خودت این دستورالعمل را داده ای.”
حداقل در مورد گمرک ادعای موجود دراین اعلامیه درست بود.درهمین زمان دوعرابه توپ ماکسیم را به عنوان اسباب و چرخ آشپزی ترخیص کرده بودند!
البته اعتراضات دراین جهت بود که با مشروطه و بدون مشروطه ،دایره مقامات محدود بود وتغییراتی هم در حاکمیت رخ نمی داد. صدارت بین عده ی دست به دست می شد. به همین دلیل مردم اصطلاح “مبل اتاق صدراعظم” را ابداع کرده بوند.از نظر عموم،در آن ایام چند نفری بودند که “مبل اتاق صدراعظمی” شده بودند.مثل صندلی،میز،اسباب بخاری،چه مثلا اتابک صدر اعظم بودیا دیگری اینها حاضر بودند.
از دیگر سواصولا شهرتهران آماده جنجال وبلوا بود.اداره نظمیه ۲۰۰ نفر آژان داشت که به روایت کتابهای تاریخی این دوران ،آنهااغلب وافوری،گدا و فقیر بودند.مقرری مختصری هم که داشتند به آنها داد نمی شد.۷۰ نفر هم ژاندارم بودندکه یکدرجه از آژانها بالاتر بودند.اما دراین زمان تهران ۴۰۰هزار نفر جمعیت دارد که باید با چنین نظمیه ای نمی توانست اداره شود.همچنین اوضاع بازرگانی و تجارت هم در این زمان آشفته بود.بانکهای خارجی ارز نمی فروشند و تجار دچار مشکل می شوند.
مجموعه این وقایع باعث شد محمد علی شاه با کمک تنها حامی اش (روسیه) در ساعت ۴ صبح روز ۲ تیر ۱۲۸۷ دستور گلوله باران و حمله به مجلس شورای ملی در بهارستان را صادر کرد.تاسف بار وضعیت برخی بود که هرلحظه می خواستند از آب گل آلود ماهی بگیرند.در این مورد عین السلطنه می نویسد:این مردم سست عنصر که دیروز جان و مال و خون خود را فدای مشروطه میکردند هیچ تغییری در حالشان نبود دارالشورای ملی را غارت کرده ،به چوب خشک و درخت تر آن نیز اکتفا نکردند و چیزی باقی نگذاشتند.
اما این اقدام نتیجه عکس پیدا کرده وسقوط شاه یک سال پس از این حادثه رخ داد. پس از تصرف تهران توسط نیروهای طرفدار مشروطه روز ۲۵تیر ۱۲۸۸ محمدعلی شاه قاجار با ورود به باغ سفارت روسیه در منطقه زرگنده، رسماً از روسها تقاضای پناهندگی سیاسی کرد. او به اتفاق اعضای خانواده، رجال، شخصیتهای دولتی طرفدار رژیم استبدادی و۵۰۰ قزاق مسلح وارد سفارت روسیه شد. وی پس از آن که لیاخف روسی فرماندار نظامی تهران نیز از نمایندگان مجلس شورای ملی درخواست تأمین جانی برای خروج از ایران کرد، به سفارت روسیه درخواست پناهندگی داد.سپس در۱۸ شهریور ۱۲۸۸ از سوی نمایندگان سفارتخانههای روس وانگلیس تا مرز روسیه همراهی شد. وی روز هفتم مهر از بندرانزلی راهی بندر ادسا در روسیه و از آنجا رهسپار اروپا شد.
البته چندی بعد محمدعلی شاه روز ۲۶ تیر ۱۲۹۰ از منطقه موسوم به “گمش تپه” در شمال ایران و به کمک برادرش برای تصرف تهران به حمله نظامی متوسل شد که این حمله نیز سرکوب شد و متعاقب آن عده زیادی از شخصیت های سیاسی ، نمایندگان و مقامات طرفدار وی در دولت، بازداشت و یا از کشور اخراج شدند.
از این پس محمد علی شاه مدتی در ایتالیا و گاهی در فرانسه ساکن بود اما به علت دیابت حاد و نیز نارسایی کلیه در بهار ۱۳۰۳ در ۵۲سالگی در شهر سن رمو ایتالیا درگذشت .به این ترتیب اولین پادشاه بعد از مشروطه به عنوان یک شاه مستبد و مخلوع معرفی شد.
حسن محرابی
گروه تاریخ