“آژنگ نیوز”:شتاب زدگی آفت دنیای امروز ماست.وقتی شتابزدگی داریم از خزینهی حافظهمان محرومیم. مثل این میماند که تمام ثروتمان را در اتاقی بگذاریم و کلید را گم کنیم.”
اگر به شما بگویم که شخص فرزانهای در چین باستان زندگی میکرد، در ذهن شما انسانی آرام و با طمأنینه تداعی میشود، کسی که آهسته حرف میزند، حرف شما را قطع نمیکند، حرف خود را ناتمام رها نمیکند و دو کار در آنِ واحد انجام نمیدهد. شهود ما این است که انسان هر چه کاملتر میشود، آهستهکارتر و با طمأنینهی بیشتر زندگی میکند.
یکی از ویژگیهای انسان مدرن، متأسفانه، شتابزدگی است و خیلی از روانشناسان اجتماعی و جامعهشناسان به این مووضع اشاره کردهاند. من توصیه میکنم رمان کوتاه «آهستگی» میلان کوندرا را مطالعه کنید. کوندرا در این رمان کوتاه، میخواهد نشان دهد که ما با شتابزدگیمان چگونه روان خود را تخریب میکنیم و در پیِ از دست دادن سلامت روانی، سلامت اخلاقیمان را هم از کف میدهیم.
یک مثال عرض کنم. صبح بیدار شدهاید و میخواهید سر کارتان بروید. دیرتان شده است و با شتاب همهی کارها را انجام میدهید. بعد که میخواهید به سراغ اتومبیلتان بروید میبینید که سوئیچ ماشین را ندارید. بهرغم همهِی این شتابها و کارهای نیمجویده، برای اینکه سوئیچ ماشینتان را پیدا کنید ناگزیرید لحظاتی بایستید. آرام بگیرید و حتی چشمهایتان را ببندید. چون فقط در این حال تمرکز و آهستگی و طمأنینه است که میتوانید گمشدهتان را بیابید.
وقتی شتابزدگی داریم از خزینهی حافظهمان محرومیم. مثل این میماند که تمام ثروتمان را در اتاقی بگذاریم و کلید را گم کنیم. به یک معنا ثروتمندیم اما چون به ثروتمان دسترسی نداریم، در واقع، فقیریم. در شتابزدگی، فرد دسترسی خود را به نیروی استدلالگر، محفوظات و خاطرات خود از دست میدهد. برای اینکه این دسترسی را از دست ندهیم باید نوعی آهستهکاری یا طمأنینه را در رفتار و در گفتار داشته باشیم. به میزانی که آهستهکاریم تسلطمان بر خودمان بیشتر است.
زندگی امروزی، هر چه طمأنینه را از گفتار و کردارمان میگیرد، طمأنینه را از اندیشهی ما نیز میگیرد و دسترسی ما را به مجموع ثروتها و مواهب درونیمان کم میکند. عرفا میگفتند در تمام حرکاتتان باید نوعی سکون داشته باشید.
برای رسیدن به خود واقعی باید تمرکزمان روز به روز بیشتر شود. در هر آنی باید تمرکز، روی یک کار داشته باشیم. وقتی در آنِ واحد چند کار میکنیم یعنی تمرکز نداریم.
خانم سیمونوی، عارفه، دینشناس و فیلسوف فرانسوی، مقالهی کلاسیک و خیلی معروفی دارد با نام «تأملاتی درباره استفاده درست از تحصیلات در راستای عشق به خدا» که توسط آقای احسان مُمتَحن ترجمه شده و در شمارهی سوم فصلنامهی ناقد منتشر شده است. مقاله در بیان این موضوع است که ریاضیات چگونه میتواند ما را به خدا نزدیک کند. برادر سیمونوی «آندرهوی» یکی از بزرگترین ریاضیدانان قرن بیستم بود و خود سیمونوی هم مدتها ریاضی میخواند و میخواست با برادرش رقابت کند. سیمونوی میگوید چون ریاضیات در میان علوم، بیشترین تمرکز را میطلبد، تمرین بسیار خوبی است برای نزدیک شدن هر چه بیشتر به خود واقعی و چون خودِ واقعی هر کسی، خداست، پس ریاضیات میتواند آدم را به خدا نزدیک کند. ریاضیات برای او نماد تمرکز در میان علوم است.
آهستهکاری در واقع یعنی در هر لحظه فقط در یک کار تمرکز داشته باشیم. لُبّ آهستهکاری، تمرکز است و تمرکز هر چه بیشتر شود، من به خود واقعی خودم بیشتر پی میبرم و از خودهای دروغین بیشتر رها میشوم و چون از نظر عارفان، خود واقعی همان خداست، شما با نزدیکشدن به خود واقعی، به خدا نزدیک میشوید.
گزارش از : مصطفی ملکیان
گروه گزارش