“آژنگ نیوز”:دانش اکوسایکولوژی یک حوزه بین رشته ای و فرارشته ای است که تبیین ارتباط اکولوژی و روانشناسی و ارتقاء پایدارو متمرکززندگی مردم در این دو حوزه را برعهده دارد. این گونه روانشناسی، از روانشناسی متداول متمایز است. زیرا بر مطالعه پیوند عاطفی بین انسانها تمرکز دارد. در حقیقت به جای بررسی مشکلات شخصی افراد ویا تمرکز صرف در زمینه آسیب شناسی فردی یا خانوادگی ؛ ارتباط گسترده تر انسانها با جهان مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. یک فرض اصلی این است که در حالی که ذهن توسط دنیای مدرن شکل می گیرد ، ساختار زیربنایی آن در یک محیط طبیعی غیر انسانی ایجاد شده است.در مجموع اکوسایکولوژی به دنبال گسترش و بهبود ارتباط عاطفی بین انسان و طبیعت است و مردم را از طریق نزدیک شدن آنها به طبیعت از نظر روانی ورفتاری تحلیل می کند.
اکوسایکولوژی یک جنبش اجتماعی و فکری بسیار جدید است که تلاش می کند روابط مردم را با زمین و طبیعت را به منظور درک بهتر توصیف کند.به بیان دیگر روانشناسان زیست محیطی آن نوع فرایندهای روانی را بررسی می کنند که ما را با طبیعت پیوند می دهد و یا ما را از آنها بیگانه می کند. به طور خلاصه ، این مدل از روانشناسی مبتنی بر محیط زیست؛ بینش های روانی را با جنبش مردمی محیط زیست ادغام می کند.
تاریخچه مختصر
تئودور رزاک ، استاد کالیفرنیایی ، در دهه 1960 فعالیتهای مرتبط با حوزه روانشناسی را آغاز کرد. وی در کتابی که در دهه 1990 منتشر کرد ،به مفهوم اکوسایکولوژی به عنوان یک جنبش اجتماعی و فکری جدید اشاره کرده است.شکل گیری این شیوه مطالعه در ذهن رزاک از طریق ترکیب حساسیت عاطفی درمانگران با تخصص علمی بوم شناسان بوجود آمد.چنانکه اشاره شد این حوزه جدید فراتر از درمان فردی است .زیرا می خواهد دامنه وسیعی از فرهنگ را برای بازتعریف و توصیف مجدد رابطه کنونی جامعه با طبیعت ،یعنی عنصر اصلی ومادر در بر گیرد.
در اولین گام رزاک پیشنهاد کرد که متخصصان روانشناسی باید دیدگاهشان در موردشفای فردی را ارتقا دهند و در عین حال کل جامعه را درگیر کنند. زیرا ذهن و محیط انسان به طور جدایی ناپذیری به هم وابسته هستند. پیش از این چنین تصور می شد که روان انسان جدا از محیط اطراف است. اما این دیگاه به ارتباط مداوم و بنیادین طبیعت و روح انسان تاکید می ورزد.البته دانشگاهیان برجسته دیگری نیز وجود در این حوزه وجود دارند.به عنوان مثال،پل شپرد،تأثیرات تعامل ضعیف با طبیعت را بررشد انسان بررسی کرده است.همچنین دیوید آبرام نیز بر روابط بین مسائل زیست محیطی و تجربیات روانشناختی تمرکز کرده است.
اهداف و بینش ها
روانشناسان زیست محیطی شیوه های زیست محیطی و مفاهیم روانشناسی را با هم ادغام می کنند تا با بهره گیری از اقدامات محیطی انسان را از احساسات منفی مانند سرزنش و اضطراب دور کنند. آنها همچنین معتقدندبه جای مجبور کردن دیگران به حفاظت از محیط زیست ، باید تفکر احترام به طبیعت در ذهن و روح آنها حک شده باشد. روانشناسان اکولوژیکی تفکر اکولوژیکی و تماس با طبیعت را برای اهداف روان درمانی ، درمان فردی و رشد شخصی تقویت می کنند. آنها به مشتریان خود کمک می کنند تا شیوه هایی از زندگی را اتخاذ کنند که از نظر زیست محیطی پایدار بوده و از نظر روانی سالم باشد.
در چنین شرایطی متخصصن روانشناسی بینش های مهمی در زمینه شناخت ،بهزیستی روانشناختی و تجربیات عمومی بشر ارائه می دهند که داری ویژگی های متفاوتی است.اول ، یک پیوند عمیق و رابطه متقابل بین انسان و طبیعت وجود دارد. این به بهترین وجه از طریق مفاهیم طبیعت که مرتبط با خانه و خانواده است نشان داده می شود. دوم تاکید می گردد ، جدایی انسان ها از طبیعت منجر به رنج متقابل می شود ، مثلاویرانی محیط زیست ،موجب اندوه و بیگانگی مردم میگردد. سوم باید بدانیم که ارتباط مجدد با طبیعت باعث بهبود فردی،تقویت پیوند روانی-عاطفی،اقدامات محیطی موثرو شیوه زندگی پایدار می شود.
مزایای اثبات شده
انجمن روانشناسی آمریکا (APA) خاطرنشان می کند که اکوتراپی ، که ترکیبی از رویکردهای مشاوره مبتنی بر شواهد در مناطق طبیعی و بکر است ، هم مفید است و هم به طور کلی موفق بوده اند. روانشناسان اکوتراپی از استراتژی های پیچیده ای استفاده می کنند تا انگیزه های مثبتی را که در دنیای طبیعی تجربه می کنند ، ترویج دهند. برخی اصلاحات روانی در مورد نوجوانان و برنامه های درمانی مردم حاضر در مناطق مسکونی تا آنجا پیش می رود که از فعالیتهای افراد در زمین بیابان زدایی برای روشهای درمانی روانشناختی ، بهره گرفته می شود. این شیوه ها به معنی ترویج آگاهی ها در مورد قدرت شفابخش طبیعت است.
این امر به این دلیل است که تماس مستقیم با جهان طبیعی ،موجب کاهش استرس ، بهبود آسیب های عاطفی ، کمک به بهبود اعتیاد ، تقویت اعتماد به نفس و حتی رشد معنوی و در نهایت سلامت روان می گردد. مردمی که با آگاهی های اکوسایکولوژی آشنا می شوند،به طور طبیعی به سمت حمایت از انتخاب ها و شیوه های زندگی پایدار می روند. زیرا تشخیص می دهند که سلامت انسان و محیط زیست به طور پیچیده ای با هم مرتبط هستند.
ترجمه احسان محرابی
گروه گزارش