“آژنگ نیوز”:کهنسال ترین راننده تاکسی تهران با صد سال سن،مسافر کشی می کرد.یکی از کهنسال ترین و قدیمی ترین راننده های تاکسی ساکن تهران یک روسی بود که به دلیل اقامت طولانی مدت در کشور،شهروند ایرانی شده بود.در دی ماه سال ۱۳۴۹با این فرد کهنسال که هنوز کار میکرد و درآمدی داشت گفتگویی صورت گرفته بود او می گوید:

اهل روسیه هستم، سابق بر این نامم “خوندیان ” بود. در شهر “تفلیس” زندگی می کردم  در عصر تزار و در آنجا کارمند راه آهن روسیه بودم. در زمان رضا شاه برای احداث  راه آهن سراسری  به ایران آمدم و نامم به “یگل ماه سلیمانی”  مبدل شد.

در آن هنگام ۳۶ سال داشتم و پس از مدت کوتاهی  اقامت در ایران در حالی که تازه اقدام به کشیدن خط راه آهن کرده بودیم. جنگ آغاز شد. در نتیجه کار ساختمان راه آهن به تعویق افتاد و هیئت اعزامی به روسیه برگشت.

اما من در ایران ماندم. باور کنید فقط به خاطر این که از ایران خوشم آمده بود .اینک(سال ۱۳۴۹) مدت ۶۱ سال است که تابع کشور ایران هستم و به این دلیل خود را یک ایرانی می دانم، چون عمرم را در این آب و خاک گذراندم .

بعد از اتمام جنگ روی ماشین کار می کردم .ولی ماشین مال خودم نبود و برای مردم کار می کردم و چون در گذشته راننده کامیون بودن تمام شهرهای ایران را دیده‌ام. بنابراین زندگی ۹۹ ساله من سراسر خاطره است .

قهوه چی - پایگاه اطلاع رسانی آژنگ

من در ۴۵ سالگی ازدواج کردم درواقع از همان زمان نیز پیر شدم! همسرم یک دختر ۱۹ ساله روسی بود و چون من راننده کامیون های بیابانی بودند هیچ وقت شب ها به خانه نمی رفتم و اینگونه زندگی می‌دانید که آدم را لاابالی می کند. پس از ۳ ماه از خانه گریخت و بدین ترتیب تنها شدم .

بار دیگر با یک دختر ۱۲ ساله مسیحی ازدواج کردم. این دختر همسر فعلی من است که تقریباً ۳۵ سال از خودم کوچکتر است. در مشکلات زندگی به من خیلی کمک کرده با من سازش کرد و مدتی خیاطی دایر کرد تا بتواند خرجی فرزندان خود را که در زمانی که وضع خوبی نداشتم، تامین کنند .

حالا هم چهار فرزند دارم یک دختر و3 پسر .ولی ای کاش پسران من هم دختر بودند. بزرگترین فرزند ۴۴ ساله است کوچکترین آنها ۳۰ ساله است و از این چهار فرزند صاحب ۱۶ نوه هستم.

راننده تاکسی کهنسال ،در یک خانه قدیمی که در خیابان امیریه قرار داشت زندگی می کند .با وجود آن که قریب به ۱۰۰ سال از عمر این راننده زنده دل و شاد میگذشت مخارج یک خانواده را که تشکیل شده از همسر دختر جوانش (که با شوهر خود متارکه کرده بود) و همچنین نوه اش که دختری دانش آموز بود را تامین می‌کرد .پیرترین راننده در تهران علیرغم کهنسالی روزی ۶ ساعت کار می‌کرد ،از قدرت جسمانی بسیار خوبی برخوردار بود .



گروه تاریخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *