“آژنگ نیوز”: اخلاق و رفتار ایرانی در طول تاریخ شکل گرفته است.با گذشت قرنها ونیز تغییرات متعدد مرزها وحدود جغرافیایی درسرزمین ایران،همچنان با گذراز خلال هزاره های متعدد موجودیتی با عنوان ایران و ایرانی شناخته شده و پا برجا مانده است.مردمی در سرزمین ایران زندگی کرده و می کنند که با اتکا به ویژگی و خصوصیتهای مدنی و فرهنگی در این سرزمین دارای هویت واحدی هستند.
انجام یک مرور تاریخی بر زندگی اجتماعی ،اقتصادی،فرهنگی و دینی؛ در مجموع می تواند این خصوصیات را آشکار ساخته و دلایل بوجود آمدن جامعه یکپارچه ومتشکل ایرانی را روشن سازد.از این رو تلاشهایی در این زمینه صورت گرفته است. بخصوص در سالهای اخیر و از سوی افرادی مثل مهندس مهدی بازرگان ،که دی ماه سالگرد درگذشتش درسال 1373بود .اوبه نحو گسترده و دقیقی بر روی موضوع خلقیات ایرانیان متمرکز شده و تحقیقاتی انجام داده است. جالب اینکه او مدتها پس از پژوهش هایش،مسئولیت مدیریت مردم این سرزمین را نیز برعهده گرفت.
اما پیش از اشاره به نظرات بازرگان ضرورت دارد به پیشینه تاریخی موضوع اشاراتی بشود. ابتدا باید اشاره کرد،درخصوص خلقیات ایرانیان مستشرقین و نویسندگان غربی پیشگام بوده اند.
پیشگامان بررسی خلقیات ایرانی
نامه های ایرانی مونتسکیو(ترجمه مجلسی،انتشار 1387)از جمله این پژوهشها است که نخستین باردرسال 1721 بدون ذکر نام نویسنده آن،منتشر شد.درسالهای نزدیکتر نیز با افزایش حضورخارجی ها در ایران با عنوان کشیش،فرستاده اقتصادی یا سیاسی وباستان شناس،آنها هم اقدام به چاپ کتابهایی با عنوان سفر نامه و خاطرات کردند که از میان صفحات این کتابها نیز دیدگاهشان در مورد خصوصیات یک ایرانی رامی توان مشاهده کرد.در این میان ،برخی از این کتا بها و سفر نامه ها، معطوف به تبیین نقاط ضعف شخصیت ایرانیان است.کتاب سرگذشت “حاجی بابای اصفهانی” از “جیمز موریه” که200 سال پیش به نگارش درآمده است از جمله این کتابهاست.در سالهای بعد و همزمان با دوران مشروطیت برخی از نویسندگان ایرانی برای توضیح اینکه چرا جامعه به تغییراتی مانند مشروطه نیاز دارد؛ اقدام به نگارش و انتشار کتابهایی کردند که درآن به توصیف و نقد اخلاق و رفتار ایرانیان پرداخته شده بود. از جمله کتاب” سیاحت نامه ابراهیم بیگ اثر زین العابدین مراغه ای” .
در بعد از مشروطه و دوران پهلوی اول هم مجددا در ابتدا، مستشرقین اقدام به پژوهش درمورد خلقیات و تاریخ ایران کردند. به عنوان مثال،”هانری ماسه ” کتاب “معتقدات و آداب ایرانی “را در سال 1938 (1318خورشیدی) کتابی درباره فولکلور و رسوم و آداب محلی ایران به زبان فرانسوی به نگارش درآورده است.او مجموعه ای( درست و یا نادرست )و معجونی از معتقدات عوام و خواص و خرافات و آداب محلی و روایات موثق و غیر موثق جهانگردان و گزارشگران را گرد آورده است. این کتاب در سال 1355 با ترجمه مهدی روشن ضمیر،چاپ شد.برخی از آدابی که “ماسه”در کتابش به ایرانیان نسبت داده شده عبارتند از: مثلا نوشیدن آبی که کفشهای شوهر در آن شسته شده است.چیدن ناخن در دوشنبه و جمعه خوب نیست. پف کردن به چراغ یا شمع به منظور خاموشی بدبختی می اوردوامثال آن که بیشتر جنبه خرافات دارد و به نظر میرسد در برخی جوامع خاص این نظریات پیروانی داشته است.هانری ماسه برای تدوین پژوهش اش از کتابهایی مثل نیرنگستان و اوسانه (نوشته صادق هدایت)و کتاب کلثوم ننه استفاده کرده است.
“ماسه “در مورد زمینه های نوشتن کتاب اشاره کرده که دردوره پهلوی اول فعالیتهای جدیدی شکل گرفته اند.مثل تشکیل ارتش، دادگستری ،دارایی و…در همین دوران واز سال 1937،وزارت فرهنگ برآن شد که از تحقیقات فولکلوری و مردم شناسی رسما پشتیبانی کند و کمیسیونی را مامور گرد آوری حکایات وافسانه ها و آوازهای عامیانه واطلاعات مربوط به آداب ورسوم ونیزاشیایی که برای موزه مرم شناسی مناسب باشد،نمود.”ماسه “نیز در ذیل همین ماموریت، کتابش را تدوین کرده که بیشتر جنبه خرافات و افسانه پردازی دارد.
محققان ایرانی
بر خلاف این کتاب، تلاشهایی برای روشن کردن وجوه اخلاقی و رفتاری ایرانیان صورت گرفت که چنانکه اشاره شد،یکی ازجدی ترین و قابل اعتنا ترین آنها کتاب مهندس بازرگان است.
بازرگان پس از آزادی از زندان در سال 1346،به منظور یافتن علل و عوامل عقب ماندگی و انحطاط جامعه و ملت ایران و در جهت یافتن راه حل های اساسی برای تغییر و اصلاح آن،یک سلسله سخنرانی با عنوان “سازگاری ایرانی”انجام داد .این سخنرانی ها بعدا تدوین شده و تحت عنوان”سازگاری ایرانی” به صورت کتاب کوچکی به عنوان فصل الحاقی کتاب” روح ملتها ” منتشر شد. او در این کتاب به دنبال طرح این مسئله است “که چرا و چگونه چنین که هستیم شده ایم و چه رابطه ای مابین سرگذشت قبلی و روحیات فعلی ما برقرار است؟”
بازرگان مبنای اصلی شکل گیری رفتارها وخلقیات ایرانیان را متکی و مبتنی برزیست ونحوه شکل گیری محیط زندگی ایرانیان می داند.او طرز شکل گیری جوامع ایرانی اولیه را از طریق تبدیل تدریجی دهات به شهرها را مهم می داند و به شهرهای بزرگ ایران اشاره کرده ومی نویسد: در دهات ایران که اکثریت آنها با آب دستی و نهر کشی مشروب می شود. از قدیم والزاما چنین معمول بوده است که پی آب رفتن –یعنی عبور از کنار نهرها-برای میرابها و زارعبن آزاد باشد و هرقدر نهر بزرگتر و اصلی باشد آمد و رفت بیشتر از کنار ش انجام می شده ،آن معبرطبعا عریض تروعمومی ترمی گردد.همین پی نهرها هستند که کوچه های اصلی و شاهراههای عمده شهر های مارا بوجود آورده اند.دراصفهان با وجود عظمت وقدمت آن،مسیر تعداد زیادی ازکوچه ها ی بزرگ در کناریا به دنبال”مادی “ها است ،یعنی نهرهایی که از زاینده رود گرفته اند.
از این مقدمه بازرگان چنین نتیجه گیری میکند که: نه تنها 75 درصد و بیش از 75 درصد مردم ایران در دهات و روستاها زندگی میکرده اند بلکه شهر های ما نیز شالوده و پی آنها روی کشاورزی بنا شده است. به همین قرار ، ساختمان دماغی و فکری یا روحیه مردم نیز از زندگی کشاورزی آب می خورد.
تقریبا در همین زمان وانتشار کتاب بازرگان ،در میان پژوهشگران ایرانی محمد علی جمالزاده نیزازپیشگامان به شمار آمده وکتاب خلقیات ما ایرا نیان را به این موضوع اختصاص داده است.
مجله “مسائل ایران” در سال 1342 از جمالزاده درخواست تهیه مطالبی در مورد ایران و ایرانی نموده است واین مقالات بعدا به کتاب “خلقیات ما ایرا نیان” تبدیل می شود.
جمالزاده در این کتاب از دیدگاه دیگری به موضوع اشاره کرده است.او برای کشف علل عقب ماندگی ایرانیان در زمینه توسعه از دیگر کشورها،اهمیت زیادی قائل است. از نظر او سوال اینجاست که رفتار ما با مردم کشورهای دیگر متفاوت است.یعنی آنچه ما خوب می دانیم ملل دیگر بد می دانند. در چنین حالتی باید در مورد این رفتارمان چه راهی را در پیش بگیریم؟او چهار مسیر را نشان می دهد.اول تجاهل و تغافل ،یعنی وانمود کنیم که از همه جا بی خبریم ونمی خواهیم بدانیم که دیگران در حق ما چه می گویند.دوم انکار،یعنی بزنیم زیرش وبگوییم تمام این حرفها دروغ است و ما ایرانیان مردم بسیار با اخلاقی هستیم. سوم تلافی، یعنی ماهم مقابله به مثل نماییم یکی دوتا را رویش بگذاریم و پسشان بدهیم .اما چهارم تعقل، یعنی واقعیتها را بپذیریم و ببینیم که بر مبنای عقل کدامیک از روشها به نفع ما است. یعنی در حقیقت با مقایسه رفتار مان با دیگران آن را به صورت جدی محک میزنیم و در میابیم اگر اخلاقی بد است (هر چند که سالیان طولانی اجداد و اعقاب آن هم از آنها پیروی کرده باشند)به دلیل آنکه این خلقیات خوب نیستند ،باید برای تغییر آن تلاش کنیم.
تحقیقات میدانی
اما از نظر کاربردی و بر اساس پژوهش و تحقیقات میدانی،”مقصود فراستخواه” تحقیقات مفصل وقابل اعتنایی را انجام داده است . نتایج این پژوهش درکتاب “ما ایرانیان،زمینه کاوی تاریخی و اجتماعی خلقیات ایرانی”آمده است. در این کتاب به برخی از وِیژگی های اخلاقی و اجتماعی ایرانیان اشاره شده که به این شرح هستند: ضعف فرهنگ کار جمعی و فعالیت مشترک گروهی. از انتقاد آزرده و ناراحت می شوند. رودربایستی زیاد،تعریف و تمجید در حضور یکدیگر و قضاوتهای منفی در غیاب هم.معمولا پنهان کاری می کنند و غالبا شفاف نیستند. خود مدارند ،احساسات در ایران بر خرد ورزی چیره می شود. دروغ در میان شان رواج دارد. به سختی می توانند گفت و گو و توافق پایداری انجام دهند.
فراستخواه برای این منظور که بتوان اخلاقیات منفی را در ایرانیان تغییرداد نخست،این پرسش را مطرح می کند که :خلقیات ایرانی تحت تاثیر چه عواملی است؟ داخلی یا خارجی؟ در مورد عوامل داخلی نیزمسئله ساختارهاست یا کنشگران؟ بر اساس تحقیقات انجام گرفته:مردم در درجه اول معتقد بودند عامل اصلی ساختارها و نهادهای جامعه مانند اقتصاد نفتی است در درجه دوم ایراد کار از کنشگران است و تنها در درجه سوم علل خارجی مثل تهاجم نظامی ،سیاسی،فرهنگی و دسیسه بیگانگان،نقش دارند.
برهمین اساس فراستخواه نتیجه گیری می کند که:خلقیات ایرانیان ذاتی نبوده و سرنوشت محتوم مردم ایران نیستند. قابل تغییر هستند.آموزش و یادگیری یک راه حل مطمئن ،مهم وپایداراست.
از نظر او،در زمینه اصلاح خلقیات مواردی به این شرح نقش دارند:نخست آموزش.دوم برنامه های توسعه فرهنگی ،گسترش ارتباطات ، رسانه ها .سوم توسعه اجتماعی .عامل چهارم وضع قوانین خوب است، مثل قوانین ترافیک. پنجم تقویت اجتماعات محلی و نهادهای شهر و روستا و محلی .ششم ایجاد شغل و درآمد و فقر زدایی .هفتم توسعه سیاسی و اصلاح نهاد دولت است .
در نهایت و بر اساس پژوهشهایی که به آنها نیز اشاره شد؛باید اذعان کرد،این ویژگی ها وقتی در طول تاریخ شکل گرفته و تثبیت شده اند،می توانند بر نسلهای بعدی تاثیر گذاشته و مردمی را با خصوصیات مشابه تربیت نماید.به همین جهت تداوم در بررسی این خلقیات وکنار گذشتن خصلتهای منفی و تقویت خصوصیات مثبت،درحفظ بنیان سرزمین ایران ضرورت دارد.
نویسنده:حسن محرابی
گروه گزارش