به گزارش “آژنگ نیوز”روایت تاریخی نصب نخستین مجسمه فردوسی در تهران بیانگر عظمت فرهنگ ایرانی است. در جشن هزارمین زادسال فردوسی در ایران، سه تن از پارسیان هندوستان به نامهای «دستور نوشیروان خانصاب»، فرنشین پارسیان دکن٬ «جمشید جی اونوالا» و «بهرام گور انکلساریا» و نیز شماری دیگر از پارسیان هند* به ریاست «پشوتن جی مارکار» بر آن شدند که برای گرامیداشت این بزرگ حماسهسرای ایرانی، آثاری بسازند.لازم به توضیح است که :پارسیان هند ایرانیانی بودند که در جریان حمله اعراب به ایران، پس از پناه بردن به جزیره هرمز، طی چند مرحله به هندوستان کوچ کردند و دین زرتشتی خود را تا امروز حفظ کردند و همواره فرهنگ ایرانی و بزرگان ایران و یاد ایران را زنده نگاه داشتند، خود را «پارسی» و آتش آتشکده هایشان را «آذر ایرانشاه» نامیدند.
ساخت برج ساعت در یزد به کوشش پشوتن جی مارکار و ساخت نخستین تندیس فردوسی برای نصب در میدانی در تهران نمونهای از این کارها بود.
در هر حال داستان چگونگی نصب نخستین تندیس چکامهسرای نامی ایرانزمین، حکیم ابوالقاسم فردوسی، یکی از روایتهایی است که نشان از احترام ایرانیان به بزرگان مرز و بوم خود دارد.
بازخوانی اسناد تاریخی در بسیاری از مواقع، خود بهترین و گویاترین روش برای ترسیم تاریخ، البته بدون دخل و تصرف در آن است. اسناد زیر، گویای چگونگی نصب و نامهنگاریهای انجامشده تا نصب این اثر در تهران است.**
شماره سند: ۷۲۰ – ۱۲۳۰۰۳
تاریخ سند: ۱۳۲۱/۱۰/۵ خورشیدی
عنوان سند: نامهنگاریهایی دربارهی تندیس فردوسی و جای نصب آن در میدان فردوسی
گزارش سند: نامه از سوی رستم گیو، فرنشین انجمن زرتشتیان تهران و نمایندهی زرتشتیان، خطاب به نخستوزیر (احمد قوام) نگاشته و در آن اشاره شده که تندیسی از حکیم فردوسی از جنس برنز و با وزنی نزدیک به دو تن و نیم در بمبئی هند ساخته شده و آمادهی فرستادن به ایران است. وی در این نامه، خواهان یاری برای ورود تندیس و نصب آن در جایی مناسب شده است. در پایین نامه، دستورهایی در اینباره دیده میشود.
در نامهی دوم که در تاریخ ۱۵ دیماه به نخستوزیر نگاشته شده، شهرداری تهران، برآورد بررسیهای خود را برای جای نصب تندیس اعلام کردهاست. به همراه این نامه نقشهای هست که میدان فردوسی، تقاطع خیابانهای فردوسی و شاهرضا را جایی مناسب برای این کار پیشنهاد کرده است.
در سال ۱۳۰۵ خورشیدی در مسافرت پشوتن جیمارکار و همراهان به ایران، ارباب کیخسرو شاهرخ با مشورت انجمن آثار ملی ایران درخواست پارسیان هندوستان را دربارهی ساخت تندیسی از فردوسی به آگاهی میرساند که این درخواست، پذیرفته میشود. آنگاه تندیس فردوسی برابر با نمونهای که موردپسند و تصویب قرار گرفته میشود٬ به دست تندیسسازی هندی به نام «راس بهادر ماترا» به وزن دو تن و نیم و با بلندای دو متر ساخته میشود. کار ساخت این تندیس در سال ۱۳۱۹ خورشیدی به پایان میرسد، ولی بروز جنگ جهانی و دشواریهایش و صادر نشدن پروانه تا پایان سال ۱۳۲۳ خورشیدی، پیشکش آنرا با دیرکرد، روبهرو میسازد.
با ارایهی نقشه ترسیمی بیکاجی تارپوروالا، معاون ایران لیک که انجمن شهر، شهرداری تهران و آندره گدار، مدیر کل باستانشناسی با آن موافقت میکنند، ساخت پایهی تندیس آغاز میشود. به این ترتیب، دهم بهمن ۱۳۲۲ خورشیدی، نخستین کلنگ بنای پایهی تندیس فردوسی زده میشود. در سال ۱۳۲۳ خورشیدی هنگام مسافرت هیات فرهنگی ایران به هندوستان، علیاصغر حکمت در هنگام ورود به بمبئی، از تندیس بازدید کرده و سرانجام با کمک انجمن روابط فرهنگی ایران و هند و کوششهای کلنل کسترل، تندیس از بمبئی به تهران آورده میشود.
بنا به دستور دولت از پرداخت گمرک و مالیات راه نیز معاف شده و در روز دهم بهمن ماه ۱۳۲۳ تندیس فردوسی در میدان فردوسی نصب شد.
این تندیس تا سال ۱۳۳۸ در میدان فردوسی تهران استوار است تا اینکه در این سال، تندیس دیگری از حکیم ابوالقاسم فردوسی به دست استاد ابوالحسن صدیقی از تندیسسازان نامور کشورمان ساخته میشود. ساختهی استاد صدیقی که از جنس مرمر کارارا است در سال ۱۳۳۸ جای پیشکشی پارسیان هند را در میدان فردوسی میگیرد. از آن زمان تاکنون، تندیسی که به کوشش پارسیان ساخته شده، در دانشگاه تهران روبروی دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی، قرار دارد و زیبایی بخش این دانشکده و دانشگاه شده است.
گروه تاریخ