به گزارش “آژنگ نیوز”این نگاهی است به روایت متفاوت قیام بهرام چوبین در شاهنامه .شاهنامه فردوسی در طول زمان منبع بینظیری برای مطالعات تاریخی، ادبی، اسطورهشناسی و… بوده است. ماجرای بهرام چوبین در شاهنامه نیز منبع قابل توجهی در باب بررسی تاریخ روزگار ساسانی است.
اهمیت کندوکاو در این بخش از شاهنامه آنجایی بیشتر میشود که بدانیم فردوسی در بیان سرگذشت بهرام چوبین نگاهی چون سایر مورخان نداشته و روایت متفاوتی را ارائه میدهد. تقریبا تمام منابع متفق القولاند که هرمزد شاه پادشاهی عادل بوده(از ادب بسیار بهره داشت و میخواست با ضعیفان و مستمندان نیکی کند. طبری) و گمان میرود منابعی هم که از ستمگری او یاد کردهاند، تلاش او نسبت به تضعیف قدرت موبدان را در نظر گرفتهاند.
اما فردوسی در این بین او را ستمگر و بیدادگری میخواند که پایههای سلطنتش متزلزل شده و ترکان به مرزهای شرقی امپراتوری او حمله بردهاند. در چنین شرایطی هرمزد، بهرام را به سال ۵۸۸میلادی روانه جنگ با ترکان میکند.
فردوسی در تصویر سازی شخصیت بهرام در ذهن خواننده سعی دارد رستم دیگری را یادآور شود و داستان را به جایی میرساند که هنگام عزیمت به سوی سرحدات شرقی، هرمز درفش رستم را به دست او میدهد و میگوید:«گمانم که تو رستمی دیگری/ به مردی و گردی و فرمانبری».
بهرام پسر گشنسب از جنگ با ترکان پبروز، سر بلند کرد پس پیروزی او ترس هرمزد را برانگیخت و شاه با بهانههایی چون برداشتن غنایم و سرپیچییدن، دوک نخریسی و لباسهایی زنانه به دست فرماندهاش سپرد تا او را تحقیر کند. این اقدام شاه سپاهیان بهرام را شگفت زده ساخت و موجب شد تا آنها سر به شورش بردارند و درباریان که سر سازش با هرمزد نداشتند نیز او را زندانی و پسرش، خسرو پرویز، را برتخت نشاندند.
چون خسرو بر سلطنت دست یافت بر آن شد تا با بهرام از در صلح وارد شود اما او نیز چون پدر دچار اشتباهاتی شد که به جنگ با بهرام انجامید. سرانجام این جنگ منجر به فرار خسرو به امپراتوری روم شد و آن هنگام که در سرزمین مجاور به سر میبرد از قوای آن سرزمین بهره جست تا تخت خویش را دوباره به چنگ آورد که آورد. فردوسی در داستان تنها موقعی اجازه بازپسگیری تخت را به خسرو میدهد که او به درگاه خداوند نیایش به جا آورده و ایزد سروش از وی قول دادگری گرفته است.
تنها در چنین وضعیتی است که فردوسی حاضر میشود پهلوان روایتش به دست فردی اجیر شدهی خسرو کشته شود. حال آنکه میدانیم بهرام هنگام تکیه زدن بر تخت خاندان ساسانی رضایت درباریان و سایر خاندانهای اشرافی را در دست نداشت و غاصب سلطنت خاندان ساسان به شمار میرفت و همین امر سبب شد تا درباریان با خسرو یک دست شده، به سپاه خسرو پرویز بپیوندند تا عاقبت تن بهرام به دست مرگ سپرده شود.
نویسنده:کیمیا قنبری
گروه تاریخ