اینستا گرام به چه جایی تبدیل شده؟ و برخی از ما از این فضای مجازی به چه نحوی استفاده میکنیم.در حقیقت زندگی انسان امروز سال به سال از درون تهی تر می شود و هر آنچه باقی می ماند، ظاهر پوکی است که در ویترین مجازی به نمایش گذاشته می شود.
اینستاگرام شبکه ای برای مرزکشی و برجسته کردن تفاوت ها با زبان “تصویر” است.
در اینستاگرام کسی چندان حوصله خواندن مطالب جدی را ندارد، چرا که چنین خاصیتی با فلسفه این شبکه در تعارض است.
اینستاگرام سوژه هایش را به غرق شدن در سرگرمی ها، تفریحات و حواشی چهره های سرشناس ورزشی و سینمایی و یا تماشای کلیپ ها و عکس های جالب و رنگارنگ فرامی خواند. اینستاگرام فکرها را تعطیل کرده و اجازه می دهد مخاطبانش فارغ از شرایط و موقعیت اجتماعی شان برای ساعتی هم که شده در رویاهای خود غرق شوند و با همذات پنداری و تصور خود در جایگاه هایی که دلشان می خواهد به ارضاء روانی برسند.
اینستاگرام پولدارها و فقرا، زشت ها و خوشگل ها، مذهبی ها و غیر مذهبی ها، قهرمانان و بزدل ها و حتی تروریست ها و بنیادگرایان خود را تولید کرده است.
جنون بی رویه به نمایش گذاشتن کالاهای مصرفی باعث ایجاد رقابتی نفس گیر در این بازار پر زرق و برق شده است. صورت های آرایش کرده، لباس های مارک دار، تفریحات لاکچری، سلفی های اعیانی همگی سعی می کنند که “من خوشبخت و خاص” را در مقابل “دیگری معمولی” بنشانند.
اینستاگرام به فردیت نابود شده افراد در جامعه اجازه می دهد تا برای خود صفحه شخصی داشته باشند و از آن طریق خود را به همان گونه ای که فکر می کنند و دوست دارند عرضه کنند. اینستاگرام هر حوزه اجتماعی اعم از سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و هنری را به شکل و صورتی خاص خود برای نمایش به صحنه دعوت می کند. میل به دیده شدن و کسب شهرت و حک کردن نام خود بر متن جامعه به عنوان یک فرد متفاوت آنقدر شدید است که برخی افراد را وادار به انجام اموری ترسناک، غیر اخلاقی و مضحک می کند.
انسان امروز در خرید کالا، در تفریح و مسافرت، در جشن های خانوادگی، در روابط خصوصی، در آیین های اجتماعی، در ورزش و استراحت و.. سعی می کند در این نمایش همگانی نقش جذابتر و دلفریبتری را ایفا کند. بیشتر این افراد دنبال جذب فالوئر بیشترند. از سیاست مدار و آقازاده و سلبریتی پورشه سوار. از نوجوان نگون بختی که برای کمی دیده شدن آبروی خانواده اش را می بردو سعی در جلب توجه می کند .یا سلفی های خطرناکی که بعضا به قیمت جانشان تمام می شوددر هر حال همه در این ویترین در حال بازی کردن نقش خویشند.
فرهاد قنبری
گروه گزارش