جمعه گذشته (هفتم آذر ماه)،به عنوان جمعه سیاه یکی از مهمترین روزهای سال برای خرید ارزان فرض شده است،در حالیکه وحشتناک ترین نوع ازمرگ ها در جمعه سیاه که زمان دیوانگی خرید سالانه درآمریکاست؛ رخ داده است. داستانهای هولناکی حکایت از آن دارند که آمار مرگ جمعه سیاه هر ساله افزایش می یابد.
در حقیقت جمعه سیاه فقط یکی از بزرگترین رویدادهای خرید سال نیست.این روز یک روز دیوانه وارمحض است. روز بعد از روز شکرگذاری ، خریدارانی که به دنبال خریدهای عمده در بازارهای سراسر کشور هستند ، صف کشیده و با حوصله منتظر می مانند تا فروشگاه ها باز شده ومحصولات جدید را با قیمتی بسیار کمتر از روزهای عادی عرضه کنند. هرج و مرج پس از آن چنان بد شده است که در پی آن ردپایی از مجروحین و مصدومین متعدد و شاید یک مرگ درجمعه سیاه برجای می ماند.
اولین استفاده ثبت شده از اصطلاح “جمعه سیاه” در 24 سپتامبر 1869 بود و هیچ ارتباطی با خرید نداشت .این روز به دلیل سقوط بازار طلای ایالات متحده این لقب را گرفت.
جی گولد و جیم فیسک ، دو سرمایه دار وال استریت ، به هر اندازه که می توانستند، طلای کشور را خریداری کرده بودند؛ به این امید که بتوانند قیمت طلا را بالا ببرند و برای یک سود باور نکردنی آن را بفروشند. طرح آنها سقوط کرد و بازار سهام را نیزبه شدت سقوط داد.
اما داستانی دیگر که معمولاً گفته می شود این است که روز بعد از شکرگذاری روزی است که فروشگاه ها محاسبه سود سال خود را شروع می کنند. در حسابداری ضررها با رنگ قرمز و سود با رنگ سیاه ثبت می شود. بنابراین ، “جمعه سیاه” هنگامی است که فروشگاه ها سود خود را به دست آورنده آند.
افسانه تلخ دیگری در مورد ریشه جمعه سیاه نشان می دهد که در دهه 1800، صاحبان مزارع جنوب قادر به خرید برده با تخفیف روز بعد از شکرگذاری بودند.اما این نظریه هیچ شاهد تاریخی برای حمایت از آن ندارد.
اما نهایتا مشخص ترین داستانی که منشا جمعه سیاه را نشان می دهد در واقع از دهه 1950و از فیلادلفیا آغاز می شود. پلیس در شهر از اصطلاح “جمعه سیاه” برای توصیف هرج و مرجی که روز بعد از شکرگذاری در شهرایجاد شد استفاده کرد.
فیلادلفیا میزبان یک بازی فوتبال آمریکایی بود که هر روز شنبه بعد از شکرگذاری برگزار می شد. همه افرادی که در این بازی شرکت می کردند ازجمعه قبل به شهر هجوم آوردند و پلیس مجبور شد برای کنترل جمعیت کار بیشتری انجام دهد. این واقعه همچنین به معنای آن بود که فروشگاهها اجناس بیشتری فروخته و درآمد افزونتری نصیبشان شود.
در اوایل دهه 1960 این اصطلاح از نظر محلی مورد توجه قرار گرفته بود و فروشگاه ها می خواستند آن را از “جمعه سیاه” به “جمعه بزرگ” تغییر دهند تا اصطلاح مورد استفاده بار معنایی بیشتری داشته باشد. اما “جمعه سیاه” جا افتاد ه و تلاش آنها ناموفق بود.
در دهه 1980 خرده فروشان مفهوم “جمعه سیاه” را مورد استفاده قرار دادند تا افراد بیشتری را برای فروش یک روزه به فروشگاه های خود جذب کنند.در این روز درها زودتر باز می شوند ، حتی ممکن است این کاردر پنجشنبه شب صورت بگیرد. اما جمعه سیاه به رویدادی تبدیل شده است که مردم آنقدر برای خرید طمع می کنند که بلایایی مختلفی از این خریدها برایشان بوجود می آید.
افزایش جمعیت هجوم برنده به فروشگاهها با گذشت سالها جمعه سیاه را به تدریج ناامن تر کرد. خریداران بسیاری پس از طوفان جمعیت مشتاق که چند ثانیه پس از باز شدن درها به داخل فروشگاه ها هجوم می آورند، لگدمال و مجروح می شوند. مردم بر سر محصولات درگیر شده و در بعضی موارد ، مردم واقعاً جان خود رانیز از دست داده اند.
حتی یک وب سایت نیز به این موضوع اختصاص داده شده است که شمار تلفات جمعه سیاه را گزارش می کند. تعداد مرگ جمعه سیاه تاکنون به 10 مورد همراه با 111 مصدوم ثبت شده؛رسیده است.
تأیید شده که شش مورد از مرگ های جمعه سیاه؛ مستقیماً مربوط به خرید جمعه سیاه بوده و موارد دیگر یا در نتیجه خرید جمعه سیاه بوده اند یا به طور تصادفی در جریان حوادث جمعه سیاه رخ داده اند.
اولین مرگ جمعه سیاه ثبت شده نیز مربوط به یک کارمند فروشگاه “والمارت” در سال 2008بوده که بر اثر هجوم خریداران لگد مال شده ؛ درگذشته است.
گروه گزارش