معنویت حالت مشترک همه انسان هایی است که بی توجه به دین و مذهب خاص، سطح علمی خاص و نظامات اجتماعی معین، کم یا بیش و با اختلاف مرتبه، به شادی، امید و آرامش (سه مولفه یک روح آباد) دست پیدا کردهاند. مولفه های معنویت چیست و انسان معنوی کیست؟
۱) از لحاظ وجود شناختی معتقد است جهان بسیار فراخ تر از این جهان مادی است و علومی مانند فیزیک و شیمی و زیست شناسی تنها در شناخت بخشی از جهان به ما یاری می رسانند.
۲) از لحاظ معرفت شناختی معتقد به راز است و اینکه در جهان راز وجود دارد. راز با مسئله و معما فرق دارد، مسئله امری است که برای بشر مجهول است اما بشر توانایی فهم بالقوه آن را دارد؛ معما هم امری است که برای بشر به صورت مسئله مطرح می شود اما اگر به نحو صحیح مطرح می شد معلوم می شد این سؤال مسئله نیست و بلکه مسئله نماست. اما آنچه انسان معنوی به آن اعتقاد دارد راز است و راز امری مجهول که انسان تا زمانی که انسان است نمی تواند آن را کشف کند و بشر قدرت درک و فهم آن را ندارد. اعتقاد به راز آثار و فواید فراوانی بر روان بشر دارد.
۳) از لحاظ روانشناختی معتقد است که حالت روانی فعلی وی مطلوب نیست و برای رسیدن به حالت مطلوب باید تلاش کرد؛ انسان معنوی همیشه در پی این است که به سمت عقاید ،احساسات جدیدتر و بهتر حرکت کند و همیشه در پی مطالب بهتر است.
۴) به هیچ ایسم و مکتبی قائل نیست و هر امری که به نظر مثبت و مفید باشد را از هر مکتب و مشربی اخذ می کند.
۵) اساسی ترین سؤال انسان معنوی چه کنم است؟ و تمام سؤالات مختلفی که مطرح می شود اعم از از کجا آمده ام به کجا می روم هدف خلقت چیست؟ به اندازه ای اهمیت دارند که ما را در پاسخ سؤال فوق یاری کنند.
۶)دارای زندگی اصیل است. زندگی اصیل به این معناست که در زندگی تنها تابع فهم و تشخیص خود است و در زندگی او تقلید و تبعیت از افکار عمومی و… وجود ندارد.
۷) اینجایی و اکنونی بودن یکی از ویژگی های انسان معنوی است. در دین نهادی و تاریخی نتایج بسیاری از اعمال در دنیای دیگر مشخص می شود، این در حالی است که انسان معنوی طالب معامله نقدی است و میخواهد نتیجه هر عملی را در همین دنیا ببیند. البته این به معنای انکار جهان دیگر از سوی انسان معنوی نیست او تنها می خواهد نتیجه هر عملی در همین دنیا مشخص شود.
۸) از نگاه انسان معنوی نتایج اعمال انسانها، اموری تکوینی هستند بر خلاف انسان سنتی که نتایج اعمال را امری قراردادی می دانند و نه نتایج لابد منه و تکوینی.
۹) هدفش از انجام اعمال رضایت باطن، آرامش و شادی است و این بر خلاف انسان سنتی است که اعمال خود را برای رسیدن به بهشت یا دوری از جهنم انجام می دهد.
۱۰) نسبت به کلیت جهان رضایت دارد به این معنا که اگر چه این دنیا دارای درد و رنجهای فراوانی است ولی انسان معنوی علاوه بر تلاش و کوشش جهت اصلاح امور به سمت وضعیت بهتر و نیکوتر، مجموعاً به کلیت جهان موجود نیز رضایت دارد.
مصطفی ملکیان
گروه گزارش