“آژنگ نیوز”:منوچهر طیاب مستندساز، نویسنده و منتقد نامدار درسن ۸۳ سالگی ودر چهارم شهریور99چشم از جهان فروبست.
طیاب از مستندسازان برجسته سینمای ایران بود. در پیام تسلیت انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند برای درگذشت این مستندساز آمده است: «انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند، درگذشت یکی از برجستهترین کارگردانان سینمای ایران را به خانوادهٔ سینمای مستند و بستگان ایشان تسلیت میگوید. بیگمان نام و یادشان در فرهنگ ایرانزمین جاودان خواهد ماند.»
فیلم «سفر در امتداد سرزمین کهن» به کارگردانی کاوه بهرامی مقدم و تهیهکنندگی رضا میرکریمی درباره زندگی این هنرمند نامدار ساخته شده است.برای معرفی او میتوان از نشست بزرگداشت نشریه بخارا برای طیاب در سالهای قبل بهره گرفت. دوازده سال پیش مجله بخارا شبی از شبهای بخارا را به بزرگداشت منوچهر طیاب اختصاص داده بود.
در آن نشست علی دهباشی در معرفی منوچهر طیاب گفت :
استاد طیاب نیاز به معرفی ندارند و اشارات مفصل به خوزه نسبتاٌ گسترده زندگی هنری آقای طیاب اینجا و آنجا شده است . باری گفتنی است که منوچهر طیاب در ۱۳۱۶ در تهران به دنیا آمده ، در دانشگاه وین اتریش به تحصیل در رشته معماری پرداخته و تا کنون بیش از هشتاد فیلم مستند و آموزشی ساخته است . سرپرست رشته سینماتوگرافی و عکاسی دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی تهران ، عضو هیئت داوران سازمان یونسکو در جشنواره بین المللی فیلم های کوتاه کراکو ، لهستان بوده است .
طی سالها فعالیت مستمر استاد طیاب جوایز فراوانی کسب کرده که برخی از آن ها را چنین می توان برشمرد : 1) جایزه دلفان نقره ای برای فیلم سرامیک از جشنواره بین المللی فیلمهای مستند و آموزشی ، تهران ۲ ) دریافت دیپلم افتخار برای فیلم مسجد جامع اصفهان از جشنواره بین المللی فیلم برلین ۳) کسب دیپلم افتخار برای فیلم ریتم از جشنواره بین المللی فیلم وین ۴) « همراه با باد در دل تنهایی کویر » یکی از هفت فیلم مستند انتخابی منتقدان فیلم اروپا در جشنواره بین المللی سینمای مستند شهر ترنتو ، ایتالیا .
مطالعات و موفقیت های دانشگاهی یک بخش از زندگی ایشان را فرا می گیرد اما بخش مهم تر تجربه های بسیار ارزشمندی است که آقای طیاب در طول انجام کارهایش بدست آورده است . بدیهی است همه آنچه منوجهر طیاب نام دارد یک باره به دست نیامده است . بلکه ریشه در یک عشق و شور و شوقی دارد که از همان نوجوانی ایشان را رها نکرده است . وجودی که از نوجوانی هنگامی که دوربین عکاسی به دست گرفت نوعی دیگر نگاه کردن را تجربه کرد و هنگامی که اولین تجربیات شنیدن موسیقی را مزه مزه می کرد به دنبال اندیشه ای بود که پس پشت آن می شنید . این همه نوجوان را در معرض تفکراتی قرار داد که دیگر نمی توانست به گذران عادی همسن و سال های خود دل ببندد. پس راه افتاد و در پدیده های اطراف خود با نگاهی پرسشگر نگریست و به تدریج راه خود را یافت . راهی که تا به امروز در آن گام می زند . استاد ما حتماٌ گاهی به پشت سر خود نگاه می کند و از آنچه انجام داده یادهایی دارد . از تلخ کامی ها و شادی ها .
یک نگاه گذرا و سریع به زندگی آقای طیاب ما را با وجه ایرانشناسی ایشان بیشتر آشنا می کند . ایرانشناسی اما نه از نوع کتابخانه ای آن . از سپاهان تا شوشتر . مسیر ابن بطوطه را تجربه کردن . وجب به وجب بنادر جنوب این سرزمین را تجربه کردن و آنگاه به تصویر درآوردن و نوشتن . در آیین های مردم سرزمین خود شرکت کردن و بعد سر از رازهای تاریخی اش درآوردن و سرانجام از هر کاری به کاری دیگر در این سرزمین دل بستن . آنچه را که ما می توانیم از زندگی هنری آقای طیاب بیاموزیم می تواند این هم باشد که پیش از آنکه جهان را شناسی سرزمین خودت را بشناس . چنین زندگی و کارنامه درخشانی را به استاد منوچهر طیاب و فرهنگ ایرانی تبریک می گوییم . »
در ادامه محمد علی اینانلو از منوچهر طیاب ودشواری های کار طیاب برای ساخت فیلم مستند حکایت کرد « من طیاب را در جندق دیده ام که درآنجا ساربان و شتربان دایره ای با شترها درست کرده بود تا بتوانند در برابر طوفان شن مقاومت کنند و آتش آنقدر کم بود که مطمئناٌ نمی توانست طیاب و یارانش را گرم کند . و من طیاب را می دیدم که کنه ای خونش را می مکید و او آن چنان گرم کار و خسته آن بود که به کنه اعتنایی نداشت . طیاب چنان شیفته کار خود است که در حین کار دشواری ها را از یاد می برد و فقط به ماحصل کار خود می اندیشد »
سخنران بعدی همایون امامی بود که با پرداختن به تاریخچه سینمای مستند پرداخته واشاره کرد که:
در این میان نقش منوچهر طیاب در سینمای مستند از دیگران پررنگتر است؛ چرا که تنها اوست که به صورتی متمرکز به توسعه و گسترش عملی سینمای مستند ایران همت گماشت. کارنامهی منوچهر طیاب که متجاوز از ۹۰ فیلم در آن دیده میشود؛ تنها یک فیلم کوتاه داستانی در خود دارد: سوزنبان(۱۳۵۰)؛ موضوعی که باید آنرا نشانهی تلقی عمیق طیاب از سینمای مستند دانست.
در بخش پایانی این نشست نیز منوچهر طیاب به اهمیت و نقش بسیار مهم فیلم مستند اشاراتی داشته و فیلم مستند را در حقیقت سندی تصویری خواند و گفت « امروز می توانید با استفاده از این تصویر وقت بگذاریم و کشور خود را به جهانیان بشناسانیم . سینما این امکان را به ما می دهد که نه تنها فرهنگ و جغرافیای ایران را برای خودمان روشن کنیم بلکه می توانیم وجوه آن را برای اروپاییان و در کل غیرایرانیان نیز روشن کنیم چرا که دیگر آن نگاه دشمن خو به غیراروپاییان وجود ندارد و امروز اروپاییان می خواهند بیشتر درباره غیر خود بدانند . و ما امروز این فرصت را داریم که بتوانیم با استفاده از این امکان سرزمینمان را به دیگران بشناسانیم و از مشکلات سر راه نترسیم و بکوشیم تا این مشکلات را تا آن حد که می توانیم هموار کنیم . من نود فیلم مستند ساخته ام . اگر قرار بود به خاطر مشکلات از پا درآیم پنج تا فیلم هم نمی ساختم .» طیاب در ادامه سخن گفت « من اعتقادی به سینمای داستانی ایران ندارم . به هر حال ما دارای یک سابقه و فرهنگ کهن هستیم و گنجینه ای را در اختیار داریم که دیگران ندارند. امروز جهان تشنه آشنایی است و این دهکده کوچک جهانی واقعیت دارد و در خارج از ایران می بینیم که چقدر به ایران علاقه مندند . سینما و تلویزیون زبانی جهانی اند و سینما زبان خاص خود را پیدا کرده و در واقع انسان به زبان مشترکی دست یافته که زبان تصویر است . ماجرای فرهنگ جریانی یک سویه نیست ، مثل سنگ نیست بلکه مثل آب است ، سیال است و جاری و تنها رابطه صحیح با دیگران رابطه فرهنگی است . »
گروه گزارش