اگر در جملاتی که بر زبان دوستان ثروتمند و افراد طبقه متوسط اقتصادی رانده میشود دقت کنید، تفاوتهایی را تشخیص میدهید که راز فاصله ثروت آنها از یکدیگر نیز در همین تفاوتها نهفته است.
تفاوتهایی که بسیاری از افراد طبقه متوسط اقتصادی جهان را دچار نگرش منفی به پول و ثروت زیاد کرده یا آنها را از تصاحب آن ناامید کرده است.
در مقابل، ثروتمندان کارآفرین معتقدند که هیچ اتفاقی نیست که رخداد آن غیرممکن باشد و هر اتفاقی هم که میافتد فرصتی برای کسب پول بیشتر است.
این تفاوتها را که ریشه در باورهای فردی آنها دارد، از بیان و به زبان نیاوردن چهار تکیه کلام میتوان تشخیص داد:
۱– مشکل من نداشتن سرمایه است
از اکثر افرادی که در طبقه متوسط اقتصادی قرار دارند مدام میشنویم که ایدههای درخشانی داشته و دارند که تنها به دلیل کمبود سرمایه و پولِ لازم برای اجرایی کردن آنها، ثروتمند نشده و عطای کارآفرینی را به لقای یک درآمد ثابت بخشیدهاند.
اما در مقابل، یک کارآفرین اگر به ایده خود ایمان داشته باشد، ریسک استقراض، دریافت وام و جذب سرمایهگذار را به جان میخرد تا ایده خود را عملی کند و به سوددهی برسانند. ولی بسیاری از افراد دارای درآمد متوسط همواره تکرار میکنند که تحمل زیر بار قرض و وام رفتن و شریک شدن با شخص دیگری را ندارند.
۲– به نان و ماستی که میخورم قانع هستم
فراتر از طبقه متوسط، این یک اعتقاد فراگیر در بین تودههاست که باید نسبت به وضع موجود رضایت داشت؛ زیرا فرد قانعی بودن یک ارزش مثبت است. گویا یک باور عمومی هست که کارآفرینی یک خصلت ژنتیک است و هر کسی قادر به ثروتمند شدن نیست.
با این حال، بررسی احوال کارآفرینان موفق جهان نشان میدهد که چه بسیارند افرادی که فقیر و بیبضاعت بودهاند ولی با هدف حل مشکل دیگران و رفع نقص موجود در جامعه، خالق کسب و کارهای بزرگی شدهاند که آنها را بدل به ثروتمندان مورد احترام مردم کرده است. به باور آنها هر کسی لیاقت و توانایی تحقق رویاهایش را دارد و میتواند ثروتمند شود.
۳– ورشکست نشوم!
اکثر مردم نگران از دست دادن پول و ثروت خود هستند و در مواجهه با هر پیشنهاد سرمایهگذاری ناگهان این جملۀ معترضه را تکرار میکنند که مبادا ورشکست شوم!
همین ترس عمومی مانع بسیاری از سرمایهگذاریها میشود.
اما کارآفرینان دارای یک پیش فرض ذهنی هستند که همانقدر که احتمال کسب درآمدهای محاسبه نشده وجود دارد، ریسک از دست دادن پول هم وجود دارد ولی مهم این است که همیشه فرصتهای جبران ضررها هست.
۴– از شغلم متنفرم
اکثر افراد حاضر در طبقه متوسط، شغلی را برای خود انتخاب کردهاند که بتواند درآمد مناسبی را تا رسیدن آنها به سن بازنشستگی تامین کند. شغلی که در بسیاری از موارد علاقهای به آن ندارند و حتی در برخی موارد از آن متنفرند.
اما کارآفرینان موفق معتقدند که اشتیاق به کار راز اصلی ثروتمند شدن است و بدون عشق و علاقه به کاری که میکنند، خلق ثروت ممکن نیست.
البته فکر کردن همانند یک کارآفرین ثروتمند به خودی خود کسی را پولدار نمیکند؛ ولی حداقل این حسن را دارد که به شما اطمینان میدهد در مسیر درستی گام برمیدارید.
گروه گزارش