رادیو چه نیازهایی را پاسخ می دهد؟ برای روشن شدن این موضوع در سال ۱۹۶۰ میلادی سازمان رادیو تلویزیون فرانسه این موضوع را از مردم سوال کرد. پاسخ این بود ۸ درصد برای توسعه معلومات رادیو گوش می کنند. 29 درصد با هدف تفریح و سرگرمی از رادیو استفاده میکردند. ۳۲ درصد از پخش اطلاعات و اخبار توسط رادیو استقبال می کردند .موضوع دیگری که مطرح شد این بود که چه وقت و کجا مردم به رادیو گوش می دهند؟ بر اساس نتیجه تحقیقاتی که در سال ۱۹۶۱ انجام گرفت گوش کردن به رادیو در تابستان خیلی کمتر از زمستان در ممالک دارای آب و هوای معتدل است. بر اساس پژوهش بولتن علمی که در سال ۱۹۵۲ منتشر شد.


همچنین مشخص شد، فرانسوی ها به طور متوسط روزی ۶ ساعت و استرالیایی ها روزی ۴ تا ۵ ساعت به رادیو گوش می دهند. البته این ارقام اندکی اغراق آمیز به نظر می رسد ،اما تحقیقی که دقیق تر و در سال ۱۹۶۱ در بلژیک انجام شده ،نشان می دهد که یک بلژیکی ماهانه به طور متوسط ۷۵ و نیم ساعت رادیو گوش می کند. توجه به اوقات و زمانهای گوش دادن به رادیو هم خالی از اهمیت نیست تعداد رادیوهایی که بین ساعت ۷ و ۹ صبح باز بود بسیار است. اما بعد در ساعات آتی کاهش پیدا میکند و سپس بین ساعت ۱۲ تا ۲ بعد از ظهر به شکل قابل ملاحظه ای بالا می رود .نکته سوم و مهم ترین قسمت منحنی بین ساعت ۷ تا ۹ و نیم بعد از ظهر است،که تعداد شنوندگان باز هم در این زمان زیاد می شد. .یکشنبه ها یعنی روزهای تعطیل منحنی اندکی متفاوت است ،اما در مجموع از نظم روزهای ذیگر تبعیت می کرد. .
راجع به مکانهایی که رادیو معمولاً در آنجا یافت میشود نیز تحقیقاتی در همین سالها انجام گرفته است .در آمریکا بالاترین نسبت تعداد رادیو در آشپزخانه هاست که به ۳۵ درصد میرسد. اتاق نشیمن ۲۳ درصد اتومبیل ها ۱۸ درصد سایر اتاق ها ۱۶ درصد سالنهای غذاخوری ۲ درصد برای گوش دادن به رادیو در نظر گرفته می شود. آشپزخانهها با دارا بودن ۵۶ درصد شنونده رادیو در مقام اول قرار داشتند. پس از آن نوبت به اتاق نشیمن با ۲۹ درصد میرسد. اما همه این نسبتها را پدیده رادیو ترانزیستوری که همه جا میشد به آن گوش داد، هم می زند .در سال ۱۹۶۹ دو میلیون عدد از این رادیوها وجود داشت که این تعداد در حقیقت می توانست این نسبت در مورد ، محل گوش دادن رادیو را دچار تغییرات اساسی می نماید.یعنی دیگر لازم نبود رادیو را فقط در یک چا و مکان گوش داد. در مجموع طبق مطالعات جدی و دقیقی که لازار سفلد انجام داده است عامه مردم امریکا در سال ۱۹۴۵ از رادیوی خود بسیار راضی بودند .اما شهروندانی که هر روز بیشتر این وسیله را به گوش دادن اختصاص میدادند ،کسانی بودند که غالباً رادیو را در مجموع عالی تشخیص میدادند اما در عین حال تمایل زیادی به انتقاد از آن هم داشتند. در فرانسه پدیده خصوصاً مهم، موفقیت بزرگ و فرستنده های رادیویی دولتی است. از دیگر سو فرستنده های تجارتی برای خوشایند مردم خیلی بیشتر از دولتیها کیفیت و ارزش آموزشی برنامه ها را فدا میکند البته عوامل دیگری هم ممکن است در این مورد دخالت کند مثلاً درباره اخبار سیاسی ژورنالیستی رادیو دولتی مقید به محافظه کاری بیشتری از دیگران هستند.


نکته دیگر در مورد رادیو موضوع جنسیت استفاده کنندگان از آن است. است .همه تحقیق های انجام شده در انگلستان و فرانسه نشان میدهد ،که به طور متوسط زنها وقت بیشتری از مردها صرف گوش کردن به رادیو می کنند. این تناسب گاه در بعضی موارد به ۲ تا ۳ برابر می رسد، فقط به این علت است که زنها در مواقعی که مردها در خارج خانه به سر میبرند یعنی صبح ها و بعد از ظهر ها به برنامه ها توجه می کنند . مردها در روزهای تعطیل بیشتر شنونده برنامههای رادیو میشوند. از سوی دیگر موضوع نوع برنامه هایی که در رادیو پخش می شود می شد نیز مهم بود. سنجش های مختلفی در موضوع برنامه های فرهنگی رادیو در فرانسه به عمل آمده بر اساس تحقیقی که در سال ۱۹۶۱ انجام گرفت در مقابل سوال آیا به مباحثات و کنفرانس های رادیو گوش می دهید ۲۱ درصد افراد بین ۲۰ و ۲۰ تا ۳۴ ساله ۲۴ درصد افراد بین ۳۵ تا ۴۹ ساله ۳۰ درصد افراد بین ۵۰ تا ۶۵ ساله ۲۷ درصد افراد بیشتر از ۶۵ ساله جواب مثبت دادند و گفتند شنونده برنامه های فرهنگی هستند.
در بلژیک تحقیقات انجام شده نتیجه متفاوت را نشان داده است .طبق نظر یکی از موسسات علمی بیشتر شنوندگان برنامه رادیویی فرهنگی فکری را افراد کمتر از ۲۵ سال تشکیل می دهد .این سازمان در ۱۹۵۸ از شنوندگان رادیو سوال کرد، که شب ها برای پر کردن اوقات فراغت خود شخصا از رادیو انتظار چه مشغولیت یا موضوع فکری را دارید ؟ نسبت پاسخ های رسیده به قرار زیر بود :در سنین بین ۱۸ تا ۳۵ ساله ۳۱% موزیک ،برنامههای ادبی ۲۱ درصد برنامههای علمی در سنین بین ۳۵ تا ۵۵ سالگی ۲۹ درصد موزیک ۲۶ درصد برنامههای ادبی ۲۶ درصد برنامههای علمی در سنین بالاتر از ۵۵ سالگی ۳۶% موزیک ۲۳ درصد برنامههای ادبی ۱۹ درصد برنامههای علمی .
میزان درآمد و وضعیت مالی نیز در نحوه بهره گیری از رادیو تاثیر داشته است .تحقیقی که در مورد یک معدن زغال سنگ فرانسه انجام شده ،معلوم کرد که ۹۵ درصد کارمندان و فقط ۷۵ درصد کارگران دارای رادیو هستند. در آمریکا طبق تحقیق ۱۹۴۵لازارسفلد۱۰۰ درصد خانواده های ثروتمند بین ۹۳ تا ۹۷ درصد طبقه متوسط و ۷۵ درصد فقیرترین طبقات دارای رادیو بودند. در مقابل خانواده هر چه ثروتمند تر بودند، کمتر از رادیو استفاده میکردند. زیرا تفریحات متفاوتی داشتند. تحقیقی که در بلژیک انجام شده بود این موضوع را به صراحت نشان میدهد. افراد خیلی موفق به طور متوسط ماهی ۵۵ ساعت صرف گوش دادن به رادیو می کردند و افراد موفق متوسط ۷۵ ساعت و مزدبگیران پایین ،بیش از ۸۰ ساعت به رادیو گوش می دادند نکته دیگر آنکه بر اساس تحقیقات انجام گرفته در بلژیک نشان می دهد که هرچه از طبقه کم درآمد تر به طبقه متوسط و ثروتمند رو می آوریم، نسبت شنونده های برنامه های روشنفکران و موزیک کلاسیک بیشتر میشود و از نسبت موسیقی جاز و تئاتر کاسته می شود .


در نهایت باید اذعان کرد اختلافات سلیقه ها بین طبقه های اجتماعی مشتری رادیو عمر بسیار زیادی ندارد. به خصوص در کشورهایی که ارزشهای فرهنگ پایه در میان همه قشرهای اجتماعی توزیع شده باشد. در همین ارتباط ودر مورد رادیو ، سطح تعلیمات و تحصیلات شنوندگان است. افرادی که دارای سطح معلومات بالاتری بودند در ابتدای توسعه رادیو مقاومت شدیدتری در مقابل آن نشان دادند. همین افراد در برابر تلویزیون به شدت مقاوم بودند. البته استثنائاتی هم وجود داشت اما در این جا سخن از اصل کلی است . بر اساس آمار و در پیگیری نظر مردم درمورد رادیو، مردم به طور کلی به سه دسته یا سه طبقه تقسیم شدند آنهایی که فقط تعلیمات ابتدایی دیده اند آنها که تعلیمات متوسطه دارند و بالاخره شنوندگان و تماشاگرانی که تحصیلات عالیه داشته اند. در مورد رادیو در تمام کشورها به جز در ژاپن افرادی که تعلیمات بیشتری دیده اند توجه کمتری به رادیو نشان میدادند مثلاً در بلژیک تعداد ساعاتی که مردم به طور متوسط صرف گوش کردن به رادیو می کنند. در مورد افراد طبقه تعلیمات ابتدایی ۸۰ ساعت درماه افراد طبقه تعلیمات متوسط ۷۰ ساعت در ماه و طبقه تحصیلات عالی ۴۳ ساعت در ماه است.بنا بر این تعلیمات تحصیلی تاثیر آشکاری بر سلیقه ها دارد. طبق تحقیقات دی کی نی در انگلستان نیز نسبت توجه به رادیو و سلیقه های افراد وطبقه تعلیمات ابتدایی و متوسطه تا حدودی مشابه یکدیگر است و فقط افراد دارای تحصیلات دانشگاهی و بالاتر هستند که از این نقطه نظر با دیگران تفاوت واضح دارند .در فرانسه نظر خواهی های یک موسسه علمی نشان داده است که اختلاف بین شنوندگان بر اثر سطح معلومات ایشان بیشتر روی توجه به برنامه هاست .