در سالمرگ استالین نگاهی به زنگی او داریم: زندگی شخصی استالین در پرده اسرار پوشیده بود. تعمداخود را از خانوادهاش دور و منزوی می ساخت. هیچ خارجی یا روسی عادی از جزئیات زندگی خانوادگی استالین کوچکترین اطلاعی نداشت. این مطلب جزو اسرار است . به همین جهت باید با احتیاط کامل به آنچه به عنوان زندگینامه از او باقی مانده نگریست.یوسف ویساریوویچ در روز 21 دسامبر 1879 در تفلیس متولد شده پدرش ویساریون جوکاشویلی و مادرش نادیژ واسر گیسوتا اللویا نام داشت. استالین از اهالی گرجستان و یک فرد گرجی بود . پدرش هم یک کفاش در شمال شرقی قفقاز متولد شده بود. در کودکی برای تربیت به یکی از مدارس کلیسا سپرده شد و بعداً به علت فعالیت سیاسی از این مدرسه اخراج گردید. استالین درادامه فعالیتهایش در سال ۱۹۱۱ روزنامه را تاسیس کرد .
استالین در سال 1914 (1293) از سوی مقامات به مطنقه سلیوانیخا در سیبری تبعید شد. او با شکار و ماهیگیری اوقات تبعید را می گذراند. استالین بین مردم محلی آن منطقه محبوب شده بود و به عنوان یک پزشک به افراد محلی کمک می کرد. پس از آغاز جنگ جهانی اول، صلاحیت او برای اعزام به جنگ تایید نشد و او را به شهر آچینسک منتقل کردند. استالین در سال 1917 (1296) در همین شهر به سر می برد که خبر انقلاب فوریه در شهر پتروگراد (سنت پترزبورگ امروزی) به گوشش خورد و همان روز از آچینسک روانه پتروگراد شد.
در همین زمانی که میگفتند مشعول ماهیگیری است ،اتهام همکاری با پلیس مخفی سلطنتی، یکی از اتهاماتی است که در مورد استالین مطرح می شود. استالین جوان با وجود سوابق انقلابی ای که داشت، گویا بدون هیچ مشکلی سفر می کرد و محدودیت های مربوط به تبعیدی ها چندان روی او اعمال نمی شد. شاهدان عینی ادعا می کنند که استالین مرتبا با نمایندگان پلیس مخفی دیدار داشته و همیشه می دانسته که چه کسی قرار است دستگیر شود.
بعد از پیوستن استالین به انقلابیون او به سرعت از پله های قدرت بالا آمد .در جنگ جهانی دوم در برابر سپاهان آلمان هیتلری که به 9 کیلومتری مسکو رسیده بودند پا به فرار نگذاشت. او ایستاد شکست حتمی روسیه شوروی را تبدیل به پیروزی کرد. از این لحاظ در بین مردم روسیه شهرت پیدا کرد. در چهل و چهار سالگی به عنوان رهبر شوروی انتخاب شد. استالین برای بقای قدرت خود از هیچ کاری فروگذاری نمی کرد. تا زمان مرگ او در سال 1952 (1331)، میلیون ها نفر کشته شدند. در سال ۱۹۵۳ میلادی استالین سکته کرد و هم سنگرش مولوتف وزیر امور خارجه شوروی که در کنفرانس تهران هم حضور داشت دراز رادیو مسکو به شیوه ای اعلام نمود که مثل این که دارد گریه میکند .به عبارت بهتر همانطوری که روسها خودشان می گفتند مولوتف از آن ترس داشت که استالین دوباره زنده شود ومولوتف را به جهت شایعه پراکنی به دادگاه بفرستد و سپس به سیبری تبعید کند. زیرا استالین در دوران زندگی اش به همین دوستان اعتماد کرده بود و به دستور آنها هزاران انسان بی گناه را به تبعید به زندان های سیبری فرستادهاند .این افراد در انجا زنده به گور می شدند .
یک روز پس از درگذشت استالین، سران حزب کمونیست شوروی در میان شایعات بسیار در باره مرگ استالین، از میان خود «مالنکف» را که کم حرف و شخصیتی آرام داشت و درست نقطه مقابل استالین بود به جانشینی وی انتخاب کردند.
گروه تاریخ