در نشست “میراث فرانکلین در نشر و ویرایش” که در هفتم بهمن ماه برگزار شد طی آن در گفتوگو با نُه تن از همکاران مؤسسۀ فرانکلین، ابعاد گستردۀ فعالیتهای این مؤسسه بررسی و تحلیل شد. این نشست به همت انجمن صنفی ویراستاران و با همکاری بنیاد موقوفات دکتر محمود افشارچنانکه اشاره شد در تاریخ 7 بهمن 1398 برگزار شد. سخنرانان حضوری این نشست گلی امامی، منوچهر انور، اصغر مهرپرور از نحوۀ پیوستن خود به این مؤسسه و چرخۀ کار در آنجا صحبت کردند. حسن انوری نیز توضیحاتی دربارۀ چرخۀ انتشار کتابهای درسی و اهمیت تولید محتوا در این کتابها سخن گفت.
سخنرانان غیرحضوری این نشست که با تهیۀ فیلم یا گفتوگوی تلفنی یا ارسال متن مکتوب در گفتوگوها شرکت کردند عبارت بودند از: عبدالحسین آذرنگ، احمد سمیعی گیلانی، علی صلحجو، گیلیارد عرفان، نورالله مرادی، که هر یک در مطالب خود به بخشهایی از فعالیتهای مؤسسۀ فرانکلین پرداختند و از نوآوریهای این مؤسسه در حوزۀ نشر و تأثیر آن در ناشران بعد از خود و در نشر ایران سخن گفتند. هومن عباسپور نیز فعالیتهای مؤسسۀ فرانکلین و آثار منتشرشده به همت این مؤسسه را برشمرد و مراکزی را که میراثدار آثار فرانکلین شدند معرفی کرد. دبیری این نشست به عهدۀ بهنام رمضانینژاد پژوهشگر حوزۀ نشر بود.
همچنین استاد سمیعی در این نشست خصوص ویراستاری عنوان داشتند:
“متأسفانه ناشران کنونی عموماً نمیدانند ویراستار چه کاری میکند یا چه کاری باید بکند و در چه حدی باید باشد. فقط برای اینکه در صفحۀ حقوقی، که مُد شده، نام ویراستار را بنویسند، این کار را انجام میدهد، البته گناهی هم ندارند، چون ویراستارانی که بدانند چه کاری باید انجام دهند کم داریم.
در دانشگاهها این فن نمیتواند درست تدریس شود. من نظرم این بود و هست که اساساً دانشگاه نمیتواند این کار را بکند چون خودش هم نیرو و مدرس ندارد. استادان ما معلوماتی در سطح بالا دارند و آثاری هم دارند، ولی نمیتوانند ویراستار بشوند، برای اینکه ویراستار بشوند، خودشان نیاز به آموزش دارند و کسانی میتوانند ویرایش را آموزش بدهند که چه بسا اصلاً مدرکی نداشته باشند که مثلاً جزو هیئت علمی دانشگاه باشند یا ممکن است خودشان داوطلب گرفتن این مدرک نباشند. مثلاً فرض کنید من کار دکتر شفیعی را ویرایش کردهام.
ایشان اهل قلم و اهل تحقیق است ولی قبول کرده که من برخی تصرفات را با موافقت خودشان انجام دهم. این نشان میدهد معلومات برای ویرایش کافی نیست. ویراستاری خودش یک فن است. اینطور نیست که فقط یک علم باشد. این فن تجربه میخواهد، ممارست میخواهد، استعداد میخواهد. معمولاً استادان به این چیزها توجه ندارند. ما وقتی در دورۀ لیسانس با استاد یحیی مهدوی که تازه از اروپا آمده بود کلاس داشتیم و به ما که ادبیات میخواندیم فلسفه درس میداد، موقع امتحان، بعضی جاها از من ایراد زبانی میگرفت؛ مثلاً در جایی باید وجه التزامی به کار میبردم، اما وجه اخباری به کار برده بودم. ایشان آن را تصحیح میکرد، یعنی فقط به معلومات من توجه نداشت، به بیان معلومات توجه داشت. بیان معلومات کار کمی نیست، هنر میخواهد. ممکن است معلومات داشته باشند، ولی نتوانند تدریس کنند، چون تدریس فن است، علم نیست. ویراستاری هم فن است و علم نیست. هر فنی هم، همانطور که گفته شد، چند چیز میخواهد: در درجۀ اول استعداد میخواهد، بعد معلومات میخواهد و بعد ممارست میخواهد. به ندرت پیدا میشود که استادان دانشگاهی این فن را بلد باشند.”
گروه گزارش